پرورش درك حقيقت
تا ز لالا مي گـريـزي وصل نيست
زانکه لالا را ز شاهد فصل نيست
در زمان قديم به مربيان سالخورده اي که وظيفه تعليم و تربيتِ بزرگ زادگان را به عهده داشتند، لالا يا لَلِه مي گفتند. برخي از کودکاني که براي تربيت به اين پيران تجربت انديش سپرده مي شدند، مجذوب تعليمات لالا نمي شدند و از محضر او مي گريختند و لذا کم مايه و بي سواد بار مي آمدند.
جلال الدين مي گويد: تا وقتي که از لالايان و مربيان گريزان باشي، به دانايي و کمال نمي رسي و شاهد وصال را در آغوش نمي گيري؛ چرا که پيرانِ مربي با شاهدان و زيبارويان پيوسته اند و لازم و ملزوم يکديگر مي باشند.
انسان بايد ظرفيت درک و پذيرش حقيقت را در خود بپروراند تا از وصال به کمال باز نماند. آنان که تاب و توان حضور در محضر اولياي الهي را ندارند، به وصال زيبارويان دست نخواهند يافت.
مولانا مي گويد: نازک دلانِ زودرنجي که سختي صبر را بر نمي تابند، خوبرويان را در نمي يابند.
تو چه داني ذوق صبر اي شيشه دل خاصه صـبـر از بـهـر آن نـقـش چـگـل
چِگِل: يکي از شهرهاي معروف ترکستان قديم که مردم آن به زييايي معروف بوده اند.
هزار قانون زندگي (برگرفته از مثنوي معنوي)،
محمود قنبري و همكاران، قانون قانون 453
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط جمالی در 1397/07/25 ساعت 09:08:00 ق.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |