حلف الفضول(1)
سه شنبه 97/09/20
حِلْفُ الْفُضول، نام پیمانی است که میان برخی طوایف قریش در جاهلیت پیش از اسلام، برای حمایت از ستمدیدگان در مکه منعقد شد. بنی هاشم و بنی مطّلب، فرزندان عبدمَناف، بنی زُهرة بن کلاب، بنی تَیم بن مُرَّه، و بنی اسد بن عبدالعُزّی بن قُصَی طوایف شرکت کننده در این پیمان بودند. پس از اسلام نیز از این پیمان به نیکی یاد شده است.[1]
ادامه دارد…
نکته هاي مهم درباره رهايي از استرس
دوشنبه 97/09/19
الف) شناسايي منابع استرس در زندگي
براي شناسايي منابع واقعي استرس ميتوان اول از همه نگاهي به عادات و نگرش خود در زندگي داشته باشيد:
در مواقع استرس از لحاظ جسمي و روحي چه طور هستيد؟
در لحظات استرس چگونه واکنش نشان ميدهيد؟
چه کارهايي در لحظات استرس زا ميکنيد تا حالتان بهتر شود و احساس بهتري پيدا کنيد؟
در حال حاضر چگونه با استرس مقابله ميکنيد؟
ب) راههاي نادرست براي مقابله با استرس را بشناسيد
• اهمال کاري
• کشيدن سيگار
• خواب بيش از حد
• نوشيدن مشروب
• پرخوري يا کم خوري
• ترک کردن دوستان، خانواده و فعاليت در انزوا
• به مدت زيادي جلوي تلويزيون يا کامپيوتر نشستن
• استفاده از قرص و مواد مخدر براي رسيدن به آرامش فکري
• خالي کردن استرس بر سر ديگران (فرياد زدن، دعوا کردن، خشونت فيزيکي)
ج) راههاي درست مديريت استرس را به کار ببنديد
1. دور شدن از استرسهاي کاذب
محدوديتهايتان را بشناسيد. چه در زندگي شخصي و چه در زندگي حرفهاي، بيشتر از توانتان براي انجام کارها توقع نداشتن اولين گام براي مديريت استرس است. از کساني که به شما استرس وارد ميکنند دوري کنيد. اجتناب از بحث کردن در مورد موضوعات داغ و حساس.
2. تغيير دادن شرايط استرس زا
اگر نميتوانيد از موقعيت استرس زا دوري کنيد، سعي کنيد آن را تغيير دهيد. اگر امتحان داريد و بايد مطالعه کنيد، و هم اتاقي شما مانع مطالعه شما ميشود، مستقيماً به او بگوييد که فقط 5 دقيقه وقت دارد تا صحبت کند.
3. سازگاري با عوامل استرس زا
به مشکلات از ديد گاه واقعي نگاه کنيد. مثلاً هنگامي که در ترافيک طولاني گيرکردهايد، به آن بهعنوان فرصتي براي مکث و گوش دادن به آهنگ يا ايستگاه راديويي مورد علاقهتان و يا لذت بردن از تنهاييتان، بنگريد.
4. پذيرفتن چيزهاي استرس زايي که نميتوانيم تغييرشان دهيم.
شما نميتوانيد ازمرگ عزيزان، بيماري، يا مشکلات اقتصادي جلوگيري کنيد. بهترين راه براي مقابله با استرس در اين شرايط پذيرفتن وقايع همانطور که هستند ميباشد. ممکن است اين کارسخت باشد اما گذشت زمان آن را آسانتر ميکند.
عطيه رضايي، كانال سپيده دانايي
تفکر نقادانه چيست؟ و به چه کار زندگي مي آيد؟2
یکشنبه 97/09/18
تفکر نقادانه به چه کار مي آيد؟
واقعيت اين است که در دنياي امروزي ما حجم بسيار زيادي از اطلاعات و پيام از طرق مختلف دريافت مي کنيم. شبکه هاي مختلف تلويزيوني، پيام هاي تبليغاتي، روزنامه ها و مجله ها، شبکه هاي اجتماعي و غيره در حوزه هاي مختلف تخصصي در حال پيام رساني به ما هستند. انبوهي از اطلاعات که فقط شايد بخش کوچکي از آنها با حوزه تخصصي ما مرتبط باشد و ما در آنها نظر تخصصي داشته باشيم.
بسياري از آنها با مقاصد گوناگون، استدلال هاي غلط ارائه مي دهند، آمار فريبنده عرضه مي کنند، دلايل بي ربط مي آورند و اطلاعات را تحريف مي کنند. بخشي از آنها شايعه يا شبه علم است و در واقع همين اطلاعات به باورهاي ما شکل مي دهد و در بسياري از مواقع بر اساس آنها تصميم مي گيريم (مثلا خريد ابزاري خاص براي لاغري، دارويي براي ترک اعتياد يا يادگيري زباني خارجي در 72 ساعت).
شرايط وقتي پيچيده تر مي شود که ميان انبوهي از مطالعات و شبه علم و شايعات، اطلاعات درست و واقعي، اخبار واقعا علمي و استدلال هاي معتبر و صحيح هم وجود دارد و ما بايد آنها را هم تشخيص دهيم. بدانيم شان و بعضي وقت ها بر اساس آنها عمل کنيم يا تصميمي بگيريم.
تفکر نقادانه مهارت درست استدلال کردن، خلاقانه انديشيدن، برقراري ارتباط بهتر و موثرتر با ديگران و در نهايت تصميم سازي بهتر را در ما تقويت کرده و چنين مهارت هايي تشخيص سره از ناسره را در مواجهه با انبوه اطلاعات آسان تر مي کند.
تفکر نقادانه و فضيلت هاي فکري و اخلاقي
تقويت مهارت تفکر نقادانه علاوه بر اثرات بي شمار مثبت اجتماعي که دارد، به بعضي فضيلت هاي شخصي و فکري هم مي انجامد که مهمترين آنها عبارتند از:
* فروتني و تواضع فکري: بدين معنا که بدانيم و آگاه باشيم و اعتراف کنيم (و به اين اعتراف پايبند باشيم) که دانستني هاي بسياري هستند که ما آنها را نمي دانيم. تواضع يا فروتني فکري يعني اينکه از محدوديت هاي دانش و شناخت خودمان آگاه باشيم.
* شجاعت فکري: بدين معنا که آگاهي از لزوم مواجهه با انگاره ها، باورها، با ديدگاه هايي که به آنها عواطف منفي قوي داريم و هيچ گاه به طور جدي به آنها گوش نسپرده ايم. بسيارند انديشه هايي که ما آنها را خطرناک با پوچ مي دانيم و از مواجهه با آنها مي ترسيم اما به لحاظ عقلاني موجه اند. از سوي ديگر بسياري از نتيجه گيري ها يا باورهايي که ملکه ذهن ما شده اند، کاذب يا گمراه کننده اند. فهم اين دو نکته ما را به شهامت فکري نزديک مي کند.
* نگاه همدلانه داشتن با ديدگاه هاي مختلف: بدين معنا که با استفاده از نيروي تخيل مان، خودمان را جاي ديگران بگذاريم تا بتوانيم آنها را واقعا بفهميم؛ البته فهميدن ديگران لزوما به معناي پذيرفتن نظرشان نيست. براي نگاه همدلانه داشتن، بايد از اين گرايش خودمحورانه که در ما وجود دارد آگاه باشيم. ما معمولا مايليم دريافت خودمان از باورها و انديشه هاي خودمان را عين حقيقت بدانيم.
* استقلال فکري: بدين معنا که با عقل مان، کنترل باورها، ارزش ها و استنتاج هاي خودمان را در دست بگيريم. يکي از اهداف مهم تفکر نقادانه اين است که افراد ياد بگيرند خودشان جاي خودشان بينديشند و زمام فرايندهاي فکري شان را در دست بگيرند.
* پشتکار فکري: بدين معنا که دستيابي به فهم يا بينش عميق مستلزم دست و پنجه نرم کردن با پرسش ها و ابهام هايي است که شايد هيچ کس پاسخ نهايي براي شان نداشته باشد. فضيلت پشتکار فکري مستلزم اين است که از دست و پنجه نرم کردن با اين پرسش ها و ابهام ها و دشواري ها نگريزيم و براي مواجهه با آنها وقت و انرژي بگذاريم.
* اطمينان به عقل و پايبندي به دلايل: بدين معنا که افراد تشويق شوند تا نيروهاي عقلاني شان را پرورش دهند و از اين طريق خودشان در موضوعات مختلف به نتيجه برسند؛ باور راسخ به اينکه انسان ها اگر به درستي تشويق شوند و پرورش پيدا کنند، مي توانند ياد بگيرند براي خودشان بينديشند، به ديدگاه هاي عقلاني دست پيدا کنند، نتيجه هاي معقول کسب کنند، منطقي و منسجم بينديشند و يکديگر را با دليل اقناع کنند.
* فضيلت انصاف فکري: بدين معنا که تلاش کنيم با همه ديدگاه ها عادلانه و منصفانه برخورد کنيم و کمتر اجازه دهيم برخوردمان با برخي ديدگاه ها تحت تاثير احساسات يا منافع خودمان (دوستان مان يا گروه يا قوم مان) قرار گيرد.
ملاقات بحیرا و پیامبراکرم(ص)
یکشنبه 97/09/18
حضرت محمد (ص) در کودکی، در یکی از سفرهای عمویش به شام، همراه وی بود و در بین راه در محلی به نام بصری، راهبی مسیحی به نام بحیرا نشانههای پیغمبری را در او دید و به ابوطالب توصیه کرد که محمد را از آسیب یهودیان که دشمن وی هستند، محافظت کند. چون کاروان از بحیرا دور شد، وی محمد (ص) را نگاه داشت و گفت: تو را به لات و عزی سوگند میدهم آنچه از تو میپرسم پاسخ بده! محمد (ص) گفت: مرا به نام لات و عزی مپرس که هیچ چیز را چون این دو بت ناخوش نمیدارم. سپس بحیرا او را به خدا سوگند داد.
شهیدی، تاریخ تحلیلی اسلام، ص ۳۸.
تفکر نقادانه چيست؟ و به چه کار زندگي مي آيد؟
شنبه 97/09/17
يک رفع اتهام ضروري و تعريفي مقدماتي
شايد در وهله نخست وقتي با عبارت تفکر نقادانه مواجه مي شويم معناي واژه نقد و انتقاد کردن به ذهن مان خطور کند که معناي منفي آن عيب جويي کردن و معناي مثبت آن جدا کردن سره از ناسره (خوب از بد) است، اما تفکر نقادانه ربط چنداني به معناهاي بالا ندارد. تعريف خيلي مختصرش اين است که تفکر نقادانه مهارتي است براي انديشيدن به شيوه اي شفاف و عاقلانه به منظور انجام عملي يا بررسي عقيده اي يا اتخاذ تصميمي. واقعيت اين است که فکر کردن مهارتي است آموختني و به تمرين نياز دارد. تفکر نقادانه ابزاري است براي درست فکر کردن. در واقع تفکر نقادانه با تاکيد بر استدلال گرايي به دنبال بالا بردن سطح عقلانيت در جامعه است. کسي که مهارت تفکر نقادانه را آموخته و تمرين کرده است، در امور زير تواناست.
- با ساختار استدلال آشناست و مي تواند اجزاي مختلف استدلال اعم از پيش فرض يا مقدمه و نتايج را تشخيص دهد.
- مي تواند نقاط قوت و ضعف يک استدلال را ارزيابي کند.
- خطاهاي استدلال و مطالعات را مي شناسد.
- با مسائل به طور سازمان يافته مواجه مي شود و توانايي حل آنها را دارد.
- مي تواند بخش هاي اصلي، کليدي و مرتبط با نظر، ادعا يا يک باور را تشخيص دهد.
- مي تواند باورها، ارزش ها و تصميماتش را داوري کند.
- از نگاه هاي سياه و سفيد و يا صفر و يکي رهايي مي يابد و مي تواند نقاط ضعف و قوت يک ديدگاه يا بخش هاي درست و نادرست يک نظر يا يک باور را از هم تفکيک کند.
- مي تواند براي مسائل پاسخ هاي متفاوتي از نظرگاه هاي متفاوت ارائه دهد.
- تفاوت بين امور واقع (Fact)، تحليل و توضيح دليل، تعريف و پيش فرض را تشخيص مي دهد.
- خطاهاي شناختي ذهن انسان را مي شناسد و تلاش مي کند با اين آشنايي، خطاهاي شناختي ذهنش را کمينه کند.
به طور خلاصه تفکر نقادانه به مجموعه اي از نگرش ها و مهارت هاي فکري اطلاق مي شود که براي ارزيابي و محک زدن ادعاها و استدلال ها به کار مي آيند. در تفکر نقادانه سعي بر اين است که هر ادعا يا استدلالي پيش از پذيرفته شدن با استفاده از معيارهاي معيني محک زده شود تا بتوان درباره عقلاني بودن يا نبودنش داوري کرد.
اين يک مهارت است
بايد توجه کرد تفکر نقادانه مهارت است. مهارت امري است که براي يادگيري آن به تمرين نياز است. مثلا مهارت رانندگي را در نظر بگيريد. کسي با خواندن کتاب آيين نامه رانندگي يا حتي خواندن 100 کتاب و مقاله درباره رانندگي، راننده نمي شود. براي راننده شدن اگرچه بايد اطلاعاتي از طريق کتاب يا يک معلم کسب کرد، اما اصل کار، نشستن پشت فرمان و تمرين کردن است. مهارت ها هم معمولا بدين صورت هستند که با تمرين بيشتر در آن ورزيده تر مي شويم.
نقادانه انديشيدن پس از آموزش هاي اوليه از طريق کتاب، معلم و کارگاه، به تمرين و ممارست نياز دارد. چه بسا فردي ده ها کتاب در حوزه تفکر نقادانه خوانده باشد يا حتي آموزگار اين مهارت باشد و در اين عرصه بنويسد و با جزييات نظري آن آشنا باشد اما نتواند اين شيوه از انديشيدن را در زندگي اش عملي کند. تفکر نقادانه فرآيندي است که براي بهبود در آن به تمريني مستدام نياز است. شايد براي بهره مند شدن از اين مهارت بايد در سراسر طول عمرمان تمرين کنيم و سعي کنيم مدام توانايي مان را در آن بهبود دهيم.
ادامه دارد…