درخت تنومند عشق
دوشنبه 96/11/23
چرا عشقهاي هنجار بعد از سالها ريشه دارتر ميشود؟ در عشق واقعي زن و مرد با جلسات متعدد و تحقيقات متعدد از كانالهاي مختلف و مشاوره جذب تفكر، نگرش و ويژگيهاي منحصر به فرد و فطرت پاك هم ميشوند. عشق واقعي، برخلاف عشقهاي هوس محور، بيشتر ريشه در شناخت عميق از نگرش، تفكر و صفات پايدار خود و ديگري دارد، نه زيبايي ظاهري.
برخي از كتاب ها يا مجلات تاريخ مصرف دارند. برخي كتاب ها ماندگار هستند مانند قرآن و ديوان حافظ كتاب شخصيت ما بايد طوري باشد كه تاريخ مصرف نداشته باشد. هنگام خواستگاري همسر آينده بايد شيفته و عاشق تفكر و ذهنيت شما شود . دود عشق از كنده شناخت عميق بلنده مي شود.
هرگز از اندام خود براي شيفته كردن خواستگار و يا همسر استفاده نكنيد، چون اين زيبايي ظاهري زودگذر است و با بيماري يا پيري محكوم به فرسودگي است. ولي اتفاقي كه براي افكار و ذهن شما مي افتد دقيقا متضاد اين حالت خواهد بود هرچه سن بالاتر رود تفكر و شناخت، پختهتر و زيباتر و فرد سازگارتر ميشود، برخلاف زيبايي ظاهري كه با بيماري و بالارفتن سن پژمرده تر ميشود.
علف شيرين به دهن بزي صد در صد با اين مثل موافق هستيم كه علف بايد به دهن بزي شيرين بيايد. و بايد پسر و دختر به دل هم بنشينند.
پس هرگز ازدواج نكنيد تا بعدا همسرتان به دلتان بنشيند
و اگر به اشتباه بدون اين كه به دل هم نشسته باشيد ازدواج كرده ايد، به هيچ وجه فرزندآوري را ابزاري براي ايجاد محبت بين خود قرار ندهيد.
در مسير زندگي و در جاده همزيستي و همباشي، خود واقعي تان باشيد اگر مجبور شويد هر 5 دقيقه همه آنچه را كه دلتان ميخواهد دربارهاش حرف بزنيد بخوريد مجبوريد پيوسته كتاب شخصيت خود را بر خلاف طبع خود، ويرايش كنيد اين تظاهر و دوري از خود بودن، شما را مضطرب خواهد كرد، چون پيوسته نگرانيد كه رابطه شما خراب شود اصل رابطه بسيار كسل كننده خواهد شد. بعد از ازدواج هم براي تضمين رابطه، همسران بايد از نظر عاطفي و احساسي سخي باشند نه خسيس؛ يعني بايد عاقلانه گزينش كرد و عاشقانه زندگي كرد.
پی نوشت:
محمدحسين قديري، صد هزاران دام و دانه ست اي خدا، ج2، ص71.
نامه امام علی علیه السلام به کارگزار اختلاس گر
دوشنبه 96/11/23
…چون فرصت به دست آوردى به مردم خيانت كردى و هر چه از اموالى كه براى بيوه زنان و يتيمان نهاده بودند ربودى، آنسان كه گرگ تيز چنگ، بره مجروح را مى ربايد .
اموال مسلمانان را به حجاز بردى، با دلى آسوده ، بى آنكه خود را در اين اختلاس گناهكار پندارى . واى بر تو، چنان مى پنداشتی كه ميراث پدر و مادرت را به نزد آنها مى برى، سبحان الله، آيا به قيامت ايمانت نيست؟ آيا از روز حساب بيمى به دل راه نمى دهى؟؟چگونه آشاميدن و خوردن بر تو گواراست و حال آنكه ، آنچه مى خورى و مى آشامى از حرام است .
كنيزان خواهى خريد و زنان خواهى گرفت ، آن هم از مال يتيمان و مسكينان و مؤمنان و مجاهدانى كه خدا اين مالها را براى آنها قرار داده .
از خداى بترس و اموال اين قوم به آنان باز گردان كه اگر چنين نكنى و خداوند مرا بر تو پيروزى دهد با اين شمشير ، كه هر كس را ضربتى زده ام به دوزخش فرستاده ام ، تو را نيز خواهم زد .
به خدا سوگند، اگر از حسن و حسين چنين عملى سر مى زد نه با ايشان مدارا و مصالحه مى نمودم و نه هيچ يك از خواهشهايشان را بر مى آوردم ، تا آنگاه كه حق را از ايشان بستانم .
به خدا سوگند كه آنچه تو به حرام از اموال مسلمانان برده اى، اگر به حلال به دست من مى رسيد، دلم نمى خواست براى بازماندگانم به ميراث نهم !!
نامه ۴۱ نهج البلاغه ( با تلخیص )
اي دشمن جان خويش
شنبه 96/11/21
یکی از یاران امام علی علیه السلام به ایشان گفتند: از برادرم عاصم بن زیاد به شما شکایت مىکنم. برادرم عاصم، عبایى بر دوش انداخته و از دنیا کناره گرفته است.
امام علیه السّلام دستور دادند عاصم را احضار کنند و پس از حضور او فرمودند: اى دشمن جان خویش! آیا به زن و فرزندانت رحم نمىکنى ؟ تو مىپندارى که خداوند ، نعمتهاى پاکیزهاش را حلال کرده، امّا دوست ندارد تو از آنها استفاده کنى ؟
عاصم گفت: اى امیر مؤمنان، پس چرا شما با این لباس خشن، و آن غذاى ناگوار به سر می برید ؟ من شما را الگوی خویش قرار دادم.
امام فرمودند: جایگاه من، همانند تو نیست؛ من حاکم هستم و خداوند بر پیشوایان واجب کرده که خود را با مردم ناتوان همسو کنند، و همچون ضعیفترین مردم زندگی کنند تا مردم با مشاهده حاکمشان بتوانند فقر و ندارى را تحمل نمایند.
خطبه 209 نهج البلاغه
اي دشمن جان خويش
چهارشنبه 96/11/18
یکی از یاران امام علی علیه السلام به ایشان گفتند: از برادرم عاصم بن زیاد به شما شکایت مىکنم. برادرم عاصم، عبایى بر دوش انداخته و از دنیا کناره گرفته است.
امام علیه السّلام دستور دادند عاصم را احضار کنند و پس از حضور او فرمودند: اى دشمن جان خویش! آیا به زن و فرزندانت رحم نمىکنى ؟ تو مىپندارى که خداوند ، نعمتهاى پاکیزهاش را حلال کرده، امّا دوست ندارد تو از آنها استفاده کنى ؟
عاصم گفت: اى امیر مؤمنان، پس چرا شما با این لباس خشن، و آن غذاى ناگوار به سر می برید ؟ من شما را الگوی خویش قرار دادم.
امام فرمودند: جایگاه من، همانند تو نیست؛ من حاکم هستم و خداوند بر پیشوایان واجب کرده که خود را با مردم ناتوان همسو کنند، و همچون ضعیفترین مردم زندگی کنند تا مردم با مشاهده حاکمشان بتوانند فقر و ندارى را تحمل نمایند.
خطبه 209 نهج البلاغه
به شترهاي خسته استراحت دهيد
چهارشنبه 96/11/18
سفارش امام علی علیه السلام در خصوص حقوق حیوانات به مامور اخذ زکات :
…آنگاه که مامور تو حیوانات چهارپا را برای زكات گرفت ، از او بخواه كه در راه ، ميان مادر و كره شيرخواره اش جدايى نيفكند و آن قدر حیوان ماده را ندوشد كه به كره اش شیر نرسد .
و با سوار شدن بر آنها خسته شان نكند و ميان آن شتر كه بر آن سوار مى شود يا آن را مى دوشد و ديگر شترها عدالت ورزد . و به شترهای خسته استراحت دهد .
و با شترى كه پايش مجروح شده به مدارا رفتار كند و آنها را بر سر آبگيرها برد و آب دهد و از راههايى براند كه به علفزارها نزديك باشد، نه از راههاى خشك و عارى از گياه، و ساعتها مهلت آسايش دهد تا آب خورند يا علف بچرند. تا به اذن خدا آنها را به ما برساند.
نامه 25 نهج البلاغه