اي دشمن جان خويش

یکی از یاران امام علی علیه السلام به ایشان گفتند: از برادرم عاصم بن زیاد به شما شکایت مى‏کنم. برادرم عاصم، عبایى بر دوش انداخته و از دنیا کناره گرفته است.
امام علیه السّلام دستور دادند عاصم را احضار کنند و پس از حضور او فرمودند: اى دشمن جان خویش! آیا به زن و فرزندانت رحم نمى‏کنى ؟ تو مى‏پندارى که خداوند ، نعمت‏هاى پاکیزه‏اش را حلال کرده، امّا دوست ندارد تو از آنها استفاده کنى ؟

عاصم گفت: اى امیر مؤمنان، پس چرا شما با این لباس خشن، و آن غذاى ناگوار به سر می برید ؟ من شما را الگوی خویش قرار دادم.
امام فرمودند: جایگاه من، همانند تو نیست؛ من حاکم هستم و خداوند بر پیشوایان واجب کرده که خود را با مردم ناتوان همسو کنند، و همچون ضعیفترین مردم زندگی کنند تا مردم با مشاهده حاکمشان بتوانند فقر و ندارى را تحمل نمایند.

خطبه 209 نهج البلاغه

 

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
بدعالی
This is a captcha-picture. It is used to prevent mass-access by robots.