گوش هوش و گوش جان

 

گر نخواهي در تردد هوش جان
کم فشار اين پنبه اندر گوش جان

انسان علاوه بر گوش ظاهري، داراي اين توانايي دروني است که الهامات حق را از راه باطن دريافت نمايد. توانايي دريافت باطني حقايق را عارفان و حکيمان گوش جان ناميده اند. شنيده هاي گوش ظاهري به دليل تعارضات و تناقضات گوناگون، انسان را به نگراني و حيراني و شک و ترديد مبتلا مي کند.

مولانا مي گويد: براي رهايي از غوغاي حيرت و سرگرداني، راه چاره آن است که گوش جان آدمي گشوده شود و موانع شنيدن نداي باطن زدوده گردد تا امکان دريافت معاني و الهامات غيبي فراهم آيد.

ما آدميان به وسيله سوء رفتارها و پيروي از هواها و هوس هاي نفساني و شهواني، پنبه در گوش جان خود فرو مي کنيم و آن را از درک حقايق محروم مي سازيم و آشفتگي و حيراني را بر خود غالب مي سازيم. گوش هوش همان گوش ظاهري انسان است که با شنيده هاي هوشيارانه و حسابگرانه انسان را دچار حيرت و سرگرداني مي کند. ولي گوش جان که همان گوش باطن است، سرگرداني را از ميان مي برد و انسان را به ثبات و آرامش مي رساند.

 

هزار قانون زندگي (برگرفته از مثنوي معنوي)، محمود قنبري و همكاران، قانون 113

 

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
بدعالی

درخواست بد!

پارامتر های درخواست شما نامعتبر است.

اگر این خطایی که شما دریافت کردید به وسیله کلیک کردن روی یک لینک در کنار این سایت به وجود آمده، لطفا آن را به عنوان یک لینک بد به مدیر گزارش نمایید.

برگشت به صفحه اول

Enable debugging to get additional information about this error.