گريستن امام علي (ع)به مصيبت امام حسين(ع)

على(علیه السلام) – هنگامی که به سمت صفین حرکت کرد - چون به دِیر کَعب رسید، فرود آمد و باقى مانده روز و نیز شب را در آن مکان گُذراند. صبحگاهان حرکت نمود، تا اینکه به کربلا رسید، سپس به کرانه فرات نظر افکند. آنگاه به ابن عباس فرمود: «ابن عبّاس! آیا این مکان را مى شناسى؟». او گفت: نه، اى امیر مومنان! آن را نمى شناسم. علی(علیه السلام) فرمود: «بدان که اگر تو نیز همچون من این سرزمین را مى شناختى، از آن در نمى گذشتى، مگر آن که همانند من گریه کنى». سپس على(علیه السلام) سخت گریست، چندان که ریشش از اشک هایش خیس شد و اشک بر سینه اش جارى گشت. پس گفت: «آه! مرا با خاندان ابو سفیان چه کار؟!». سپس به حسین(علیه السلام) روى کرد و گفت: «شکیبا باش اى ابو عبد الله! پدرت از آنان همان دیده که تو پس از من خواهى دید». آن گاه على(علیه السلام) در زمین کربلا به گذار(جستجو) پرداخت، گویى چیزى را مى جوید. سپس از مرکب فرود آمد و آب خواست، و وضو- گرفت - و سپس برخاست و آن قدر که مى خواست، نمازخواند…

آن گاه، قدرى به خواب رفت، ناگاه هراسناک برخاست و فرمود: «ابن عبّاس! آیا برای تو بگویم که اکنون در خواب چه دیدم؟».
او گفت: آرى، امیر مومنان! على(علیه السلام) فرمود: «مردانى دیدم سپید روى؛ در دست هاشان بیرق هایى سپید بود وشمشیر هایشان را به کمر بسته بودند. سپس گرداگرد این زمین، خطّى کشیدند. آن گاه، این درختان خرما را دیدم که شاخه هاى خود را به زمین زده اند. و نیز نهرى دیدم که در آن، خون تازه روان بود و فرزندم حسین(علیه السلام) را دیدم که در آن خون، غرقه بود و یارى مى خواست؛ امّا کسى به یارى اش نمى آمد. سپس دیدم که آن مردان سپیدْچهره از آسمان فرود آمدند و ندا در دادند: اى خاندان پیامبر! صبور باشید، صبور! شما به دست پلیدترینِ مردم کشته مى شوید. و تو اى ابو عبد الله! بهشت، مشتاقِ توست آن گاه، آن مردان سپید روى به سویم آمدند. سپس مرا تسلیت دادند و گفتند: مژده باد تو را اى ابوالحسن! هر آینه، فردا که مردم نزد پروردگار جهان حاضر شوند، خداوند، چشم تو را به فرزندت حسین(علیه السلام) روشن می گردانَد. و این بود آن خوابى که دیدم. به آن که جان على در دست اوست، سوگند،…این، سرزمین کربلاست که فرزندم حسین(علیه السلام) و پیروانش، و دسته اى از فرزندان فاطمه(سلام الله علیها)، دختِ محمّد(صلى الله علیه وآله) در آن دفن مى شوند.»
ابن اعثم، فتوح، ج 2، ص 551؛ شیخ صدوق، أمالي صدوق، ص 597، ح 5؛ نصر بن مزاحم، وقعة صفّين، ص 140.

 

  • 5 stars
    نظر از: آسیه اسکندری
    1397/06/21 @ 12:34:17 ب.ظ

    آسیه اسکندری [عضو] 

    با سلام و تسلیت ایام شهادت امام حسین علیه السلام و یاران با وفایشان
    مطالبتون عالیه . از فعالیت شما سپاسگزاریم.اجرتان با سید الشهدا(ع)

نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
بدعالی

درخواست بد!

پارامتر های درخواست شما نامعتبر است.

اگر این خطایی که شما دریافت کردید به وسیله کلیک کردن روی یک لینک در کنار این سایت به وجود آمده، لطفا آن را به عنوان یک لینک بد به مدیر گزارش نمایید.

برگشت به صفحه اول

Enable debugging to get additional information about this error.