گذشت از دوست، مقابله با دشمن

آقا يک متلک گفت، بروم و حالش را بگيرم. چرا؟ ولش کن! نه متلک گفت… کلوخ انداز را پاداش سنگ است. حال من را گرفت، مي روم و حالش را مي گيرم. به قرآن مي گوييم اين آقا حال من را گرفت، چه کار با او کنم؟ مي گويد قرآن را باز کن… خودي است يا بيگانه؟ اگر خودي است، «وَالْكَاظِمِينَ الْغَيْظَ» (آل عمران/134) اگر خودي است، او را ببخش و کظم غيظ کن. اگر خودي است، «وَإِذَا مَرُّ وا بِاللَّغْوِ مَرُّ وا كِرَ امًا» (فرقان/72) خودي است، يک لغوي گفت و يک چرت و پرتي گفت، با کرامت رد شو، شتر ديدي نديدي. بابا حالا يک آدم ناداني… «وَإِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلَامًا» (فرقان/63) اگر جاهل بود، سلامٌ عليکم. با مسالمت رد شو. جاهل است، او را ببخش. «وَلْيَعْفُوا وَلْيَصْفَحُوا» (نور/22) او را ببخش. اگر خودي است، پسر عمو است، خواهر است، برادر است، پسر عمه است، همسايه و همشاگردي، بابا در خوابگاه در سربازخانه يک چيزي گفت، اصلاً به روي خودت نياور. اما اگر رند است، خودي نيست، اگر خودي نيست به او بگو خودت هستي. خودِ خودِ خودِ خودِ خودت هستي. «إِنَّ شَانِئَكَ هُوَ الْأَبْتَرُ » (کوثر/3) نمي گويد: «إِنَّ شَانِئَكَ الْأَبْتَرُ » مي گويد: «إِنَّ شَانِئَكَ هُوَ الْأَبْتَرُ » «هُوَ» يعني خودِ خودِ خودِ خودش است. چون پدر عمروعاص خودي نبود. رند بود. اگر رند متلک گفت، بگو خودت هستي. به مؤمنين مي گفتند اين ها خُل هستند. قرآن مي گويد: «أَلَا إِنَّهُمْ هُمُ السُّفَهَاءُ» (بقره/13) نمي گويد: «أَلَا إِنَّهُمْ السُّفَهَاءُ» مي گويد: «هُمُ السُّفَهَاءُ» يعني خودِ خودِ خودِ خودش است. پس ببينيد، متلک شنيديد، جواب بدهيم يا ندهيم؟ مي گويد خودي است، او را ببخش، بيگانه را بگو خودت هستي. [1] البته نبايد فحش بدهي و به مقدساتشان نبايد فحش بدهيد كه او به مقدساتت توهين نكند.

پی نوشت :
1-درس هاى از قرآن، قرآن، در متن زندگي، تاريخ پخش: 10/04/93

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
بدعالی
This is a captcha-picture. It is used to prevent mass-access by robots.