مسير كمال
باغبان زان مي بُرد شاخ مضر
تا بيـابـد نـخـل قامـت ها و بـر
مولانا در اين بيت انسان را به درخت نخل تشبيه کرده است.
هدف غايي درخت نخل آن است که در مسير کمال خود رشد و نمو يابد و رطب شيرين و گوارا بپروراند و انسان ها را از حلاوت و آثار غذايي آن برخوردار سازد. يک باغبان ماهر و چيره دست همواره بر احوال درختان مراقبت مي کند و نيازهاي آنها را به موقع برطرف مي سازد و شاخ و برگ هاي زايد و زيان آورشان را مي بُرد و بدينوسيله از آنها رفع مزاحمت مي نمايد تا بتوانند در مسير هدف خود پرورش يابند و قامت بيارايند و خرماي خوش گوار به بار آورند.
انسان با درخت نخل تشابهاتي دارد. نخلِ تن آدمي براي آن است که به ميوه شيرين انسانيت بارور شود.
انسان هاي آگاه، خود نقش باغبان را بر عهده مي گيرند و شاخ و برگ هاي زايد و ضررآفرين را از وجود خويش مي زدايند و مسير کمال را در پيش پاي خود مي گشايند و خود را به قله هاي رفيع کمال انساني صعود مي دهند.
هر آنچه آدمي را از رفتن و “شدن” باز بدارد، از مصاديق شاخ و برگ هاي زيان بار درخت انسانيت است که بايد با تيغ حلم و حکمت از ميان برداشته شود، تا براي تابش آفتاب حقيقت مانع و حجاب نگردد و از رشد انسان جلوگيري نکند.
باغبان دانا، خار و خاشاک پيرامون درخت را از بيخ و بن بر مي کند تا ميدان رشد و تعالي درخت را فراهم سازد.
مي کَنَد از باغ دانا آن حشيش تا نمايد باغ و ميـوه خُـرمـيـش
حشيش: گياه خشک
بر: ميوه، محصول
هزار قانون زندگي (برگرفته از مثنوي معنوي)، محمود قنبري و همكاران، قانون 258
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط جمالی در 1397/07/16 ساعت 10:22:00 ق.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |