قدر عافيت

در روان شناسي مثبت گرا تأكيد زيادي بر نعمت ها و داشته ها مي شود در مثل آمده: قدر عافيت كسى داند كه به مصيبتى گرفتار آيد .

نيز امام صادق (عليه السلام مي فرمايد: اَلعافِيَةُ نِعمَةٌ خَفِيَّةٌ إذا وُجدَت نُسِيَت و إذا فُقِدَت ذُكِرَت؛
عافيت نعمتى پنهان است كه تا هست فراموش مى شود و وقتى از دست مى رود، به ياد مى آيد.[1]

سعدى مي گويد: «پادشاهى با غلامى عجمى در كشتى نشست و غلام ديگر دريا نديده بود و محنت كشتى نيازموده. گريه و زارى در نهاد و لرزه بر اندامش اوفتاد. چندان كه ملاطفت كردند آرام نمى گرفت و عيش مَلِك را منغض كرده بود. چاره ندانستند. حكيمى در آن كشتى بود.

ملك را گفت : اگر فرمان دهى من او را به طريقى خاموش گردانم .

گفت: غايت لطف و كرم باشد. بفرمود تا غلام را به دريا انداختند. بارى، چند غوطه خورد. مويش گرفتند و پيش كشتى آوردند. به دو دست در سكّان كشتى آويخت . چون بر آمد به گوشه اى بنشست و آرام يافت. مَلِك را عجب آمد. پرسيد: در اين چه حكمت بود؟ گفت: در اولْ محنت غرقه شدن ناچشيده بود و قدر سلامت كشتى نمى دانست. همچنين ، قدر عافيت كسى داند كه به مصيبتى گرفتار آيد».[2]

 


1. من لايحضره الفقيه، ج4، ص 406 .
2. كليات سعدى ، ص 81 .
منبع: ماه در آب، حجت الاسلام سيد محسن موسوي، ص168


هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
بدعالی
This is a captcha-picture. It is used to prevent mass-access by robots.