فحش و ناسزاگويي تعطيل

بين سماعه، صحابه امام صادق (عليه السلام) و شتربان او اختلاف پيش آمد و کارشان به بحث و گفتگو کشيد. يکي سماعه مي گفت و يکي شتربانش، لحظه به لحظه صدايشان بلندتر مي شد. در ميان دعوا ناگهان خشم سماعه شعله ور شد و برسر شتربانش با کلمات زشت و رکيک فرياد زد. مدتي گذشت، يک روز سماعه به خدمت امام صادق (عليه السلام) رسيد.
حضرت از ماجراي دعواي سماعه و شتربانش با خبر شده بود.
سماعه را به جهت فحشي که داده بود، سرزنش کرد و فرمود: مبادا به کسي فحش بدهي و يا بر سر کسي فرياد بزني!
سماعه گفت: به خدا سوگند اين کار به خاطر ستمي بود که او در حق من انجام داده بود و من آغازگر دعوا نبودم.
امام فرمود: اگر چه او به تو ظلم کرده بود، تو حق نداشتي به او فحش و ناسزا بگويي![1]
تذكر:
- فحش و دشنام زشت‌ترين کلمه‌ها و از گناهان بزرگ است، که بر زبان جاري مي گردد، بايد به شدت از آن پرهيز نمود. اگر مهار زبان را نداشته باشيم به بدگويي و نق زدن و ناسزا گفتن و سخنان بيهوده و غيبت عادت مي‌كنيم.
- فحاشي همسران نسبت به هم و خانواده هايشان، سبب كدورت و كينه و خشم مي‌شود و روبط را سرد و خشك و بي‌روح مي‌كند.

 


1.محمود ناصري، داستان‌هاي بحارالانوار، ج9


هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
بدعالی

درخواست بد!

پارامتر های درخواست شما نامعتبر است.

اگر این خطایی که شما دریافت کردید به وسیله کلیک کردن روی یک لینک در کنار این سایت به وجود آمده، لطفا آن را به عنوان یک لینک بد به مدیر گزارش نمایید.

برگشت به صفحه اول

Enable debugging to get additional information about this error.