صورت وزیر زیر پای ساربان

علي بن يقطين از یاران امام موسي بن جعفر عليه السلام و وزير هارون الرشيد بود. روزي ابراهيم جمال (که ساربان و زیردست علی بود ) خواست به حضور وي برسد. علي بن يقطين اجازه ملاقات نداد.
چند روز بعد ، علي بن يقطين به خانه امام موسي بن جعفر عليه السلام رفت. ولی حضرت به او اجازه ملاقات نداد. روز دوم دوباره به محضر امام عليه السلام رسيد و عرض كرد: آقا! تقصير من چيست كه اجازه ديدار نمي دهيد؟
حضرت فرمودند: - به تو اجازه ملاقات ندادم، به خاطر اينكه تو به برادرت ابراهيم جمال اجازه ملاقات ندادی زیرا او ساربان و تو وزير هستي. بدان که خداوند حج تو را قبول نمي كند مگر اينكه ابراهيم را از خود، راضي نمایی.

علی بن یقطین به سمت خانه ابراهیم جمال رفت، درب خانه را كوبيده و گفت: - من علي بن يقطين هستم. ابراهيم از درون خانه صدا زد: علي بن يقطين؟ وزير هارون؟ در خانه من چه كار دارید؟
علي گفت: مشكل مهمي دارم. همين كه در باز شد، علی داخل شد و به التماس افتاد و گفت: - ابراهيم! مولايم امام موسي بن جعفر مرا نمي پذيرد، مگر اينكه تو از تقصير من بگذري و مرا ببخشي. ابراهيم گفت: خدا تو را ببخشد. وزير به اين رضايت قانع نشد. صورت بر زمين گذاشت. ابراهيم را قسم داد تا قدم روي صورت او بگذارد؛ ولي ابراهيم به اين عمل حاضر نشد.
چندین مرتبه او را قسم داد. تا اینکه ابراهیم قبول نمود، پا به صورت وزير گذاشت. در آن لحظه اي كه ابراهيم پاي خود را روي صورت علي بن يقطين گذاشته بود، علي مي گفت: - (اللهم أشهد). خدايا! شاهد باش.
علامه مجلسی، بحار الانوار، ج 48، ص 136

 

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
بدعالی
This is a captcha-picture. It is used to prevent mass-access by robots.