شناخت حضرت سکينه

 

تا ظهر روز يازدهم عمر سعد ملعون ماند كه كشته‌ها را جمع كند و براي آنها نماز بخواند؛ ولي عصر عاشورا گفت «مَنْ‏ يَنْتَدِبُ‏ لِلْحُسَيْنِ»[1] كيست كه پاسخ اين نداي ما را دهد و بر بدن مطهر حسين اسب بتازد؟ كه آنها گفتند «نَحْنُ‏ رَضَضْنَا الصَّدْرَ بَعْدَ الظَّهْر»[2] عده‌اي همين كار را كردند. اينكه وجود مبارك سيد‌الشهداء به زبان حالش در آن حالت مناميه‌اي كه براي سكينه يا سُكينه(سلام الله عليها) پيش آمد پيام داد همين است، خيلي‌ها رفتند كنار اين بدن بي‌سر خداحافظي كنند فقط سكينه(سلام الله عليها) اين پيام را شنيد. قرآن خواندن سيد‌الشهداء را هم همه نمي‌شنيدند خواص مي‌شنيدند اين‌طور نبود كه صداي عادي باشد كه همه بشنوند در هنگام توديع وجود مبارك سكينه(سلام الله عليها) اين پيام را از حلقوم مطهر حسين‌بن‌علي شنيده است عده زيادي هم بودند آنها نشنيدند
خواستگاري و كفويت
و اين دختر هم از دخترهاي بنام و اوحدي از فرزندان حسين‌بن‌علي بود كه گفتند وقتي برادرزاده أبي‌عبدالله خواستگاري كرد و خِطبه كرد فرمود: سكينه براي زندگي تو مناسب نيست «کَانَ الغَالِبُ عَلَيهَا الاستغراق في الله»[3] به برادرزاده‌اش فرمود تو بالأخره مي‌خواهي ازدواج كني زندگي داشته باشي زني كه به زندگي‌ات برسد اين دخترم به نام سكينه اين براي تو يك بانوي خانه‌داري نخواهد بود او غالباً غرق جلال و جمال خداست «کَانَ الغَالِبُ عَلَيهَا الاستغراق في الله» اما خواهر سكينه آن دختر ديگرم براي ازدواج با تو آماده است. اين يك خصوصيت ديگري دارد؛ لذا عده زيادي كنار آن نعش بي‌سر هستند فقط سكينه مي‌شنود كه چه چيزي گفت، سكينه است كه مي‌گويد پدرم به من فرمود پيامم را به شيعيان من برسان بگوييد هر وقت آب گوارا مي‌نوشيد به ياد لبان من بنوشيد اين براي آن است كه بچه‌ها را به حسين آشنا كند وگرنه اين آب را خيلي‌ها هم مي‌خورند، بگوييد يا حسين
«شيعتي مَهْما شَرِبْتُم ماءِ عَذْبٍ فاذكروني اَوْ سَمِعْتُم بِغَريبٍ اَوْ شَهيدٍ فَانْدُبُوني»[4]

فرمود سكينه دخترم به شيعيان من بگو اگر شهيدي داريد من را بهانه نكنيد، براي شهيدتان گريه كنيد شهيدتان را بهانه كنيد براي من گريه كنيد، براي اينكه گريه بر حسين اصل است هم شما زنده مي‌شويد هم آن شهيد بهره مي‌برد مبادا من را بهانه كنيد براي شهيدتان گريه كنيد «او سمعتم بغريب او شهيد فاندبوني» به ياد مظلوميت من باشيد و گريه كنيد، البته اين گريه‌ها آموزنده است در بخش‌هاي ديگر فرمود گريه نكنيد فرمود:
«لَيْتَكُم في يَوْمِ عاشورا جميعاَ تَنْظُروني»
‌اي كاش شما شيعه‌ها بوديد اين منظره را مي‌ديديد كه
«كَيْفَ اِسْتَسْقي لِطِفْلي فَاَبوا اَن يّرْحَمُوني»
‌ اي كاش مي‌ديديد من چگونه براي اين بچه‌ام آب مي‌خواستم اينها نگذاشتند آب آن كاري كه حرمله كرد فرمود نگذاشتند
‌اي كاش بوديد! اينها را مي‌ديديد «وَ بِجَرد الخَيْلِ بَعْد القَتْلِ عَمْداً سَحِقُوني»
‌اي كاش بوديد نمي‌خواستم من را ياري كنيد؛ ولي مي‌ديديد كه اين سينه‌ام را نرم كردند. «مسحوق» مثل «مسحوط» اين پودر شده‌ها را مي‌گويند «مسحوقات» در اين داروخانه‌هاي سابق آنچه كه پودر بود مي‌گفتند «مسحوقات» فرمود: «وَ بِجَرد الخَيْلِ بَعْد القَتْلِ عَمْداً سَحِقُوني».
«السلام عليكم يا اهل بيت النبوة و يا معدن الرسالة و يا مختلف الملائكة و يا مهبط الوحي و رحمة الله و بركاته»

 

[1]. وقعة الطف، ص258.
[2]. اللهوف(فهري)، ص135.
[3]. مقتل الحسين(ع)، مقرّم، ص 307.
[4]. عوالم العلوم, ج11, ص958.
آيت الله جوادي آملي، سايت انجمن گفتگوي ديني


هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
بدعالی

درخواست بد!

پارامتر های درخواست شما نامعتبر است.

اگر این خطایی که شما دریافت کردید به وسیله کلیک کردن روی یک لینک در کنار این سایت به وجود آمده، لطفا آن را به عنوان یک لینک بد به مدیر گزارش نمایید.

برگشت به صفحه اول

Enable debugging to get additional information about this error.