موضوع: "اخبار مدرسه"
احكام
یکشنبه 97/02/30
کسی که تعداد روزهایی که روزه نگرفته و مقدار نمازهایی را که نخوانده نمیداند، وظیفهاش چیست؟ کسی هم که نمیداند روزهاش را بر اثر عذر شرعی افطار کرده و یا عمداً آن را خورده است، چه حکمی دارد؟
جايز است که به قضاى آن مقدار از نماز و روزههايش که يقين به فوت آنها دارد، اکتفا نمايد، و در صورت شک در افطار عمدى کفّاره واجب نيست.
حيات نو
سه شنبه 97/02/25
آن که داند دوخت او داند دريـد
هرچه را بفروخت نيکوتر خريد
آنان که از مهارت خياطي برخوردارند، همان گونه که مي توانند پارچه اي را بدوزند و از آن لباسي زيبا بسازند، همانگونه نيز قادرند آن را بدرند و بهتر از بار نخست بدوزند.
انسانِ آگاه هر آنچه را که ويران کند، بهتر از آن را باز مي آفريند. چنين انساني اگر خانه اي را زير و زبر سازد، مي تواند در زمان کوتاهي آن را از نو بنا کند و آبادتر و آراسته تر از روز اول دوباره عرضه نمايد. و چنانچه اموالي بفروشد، بهتر از آن را خريداري مي کند.
خـانـه را ويـران کـنـد زيـر و زبــر
پس به يک ساعت کند معمورتر
انسان به ميزاني که در مسير کمال گام مي نهد و مراتب صعود را در مي نوردد، به همان ميزان خلاق و آفريننده مي شود و مي تواند آنچه را که معدوم مي سازد، دوچندان و بلکه صد چندان به وجود آورد. به طور مثال اگر کسي در مقام ولي خدا، خود را در راه حق فدا کند و يا چيزي را در راه خداوند قرباني نمايد، جانش شکوفا مي شود و صد هزاران سر بر مي کند و حيات نو مي آفريند.
گـر يکـي سـر را بـبـرّد از بـدن
صد هزاران سر بر آرد در زمن
مقصود از بريدن سر، در حقيقت رها کردن تعلقات و بريدن بندهاي اسارت “من طبيعي” است که انسان را زمين گير مي کند و از پرواز باز مي دارد.
معمور: آباد
زمن: روزگار، دوران
هزار قانون زندگي (برگرفته از مثنوي معنوي)،
محمود قنبري و همكاران، قانون قانون 453
قدر عافيت
سه شنبه 97/02/25
در روان شناسي مثبت گرا تأكيد زيادي بر نعمت ها و داشته ها مي شود در مثل آمده: قدر عافيت كسى داند كه به مصيبتى گرفتار آيد .
نيز امام صادق (عليه السلام مي فرمايد: اَلعافِيَةُ نِعمَةٌ خَفِيَّةٌ إذا وُجدَت نُسِيَت و إذا فُقِدَت ذُكِرَت؛
عافيت نعمتى پنهان است كه تا هست فراموش مى شود و وقتى از دست مى رود، به ياد مى آيد.[1]
سعدى مي گويد: «پادشاهى با غلامى عجمى در كشتى نشست و غلام ديگر دريا نديده بود و محنت كشتى نيازموده. گريه و زارى در نهاد و لرزه بر اندامش اوفتاد. چندان كه ملاطفت كردند آرام نمى گرفت و عيش مَلِك را منغض كرده بود. چاره ندانستند. حكيمى در آن كشتى بود.
ملك را گفت : اگر فرمان دهى من او را به طريقى خاموش گردانم .
گفت: غايت لطف و كرم باشد. بفرمود تا غلام را به دريا انداختند. بارى، چند غوطه خورد. مويش گرفتند و پيش كشتى آوردند. به دو دست در سكّان كشتى آويخت . چون بر آمد به گوشه اى بنشست و آرام يافت. مَلِك را عجب آمد. پرسيد: در اين چه حكمت بود؟ گفت: در اولْ محنت غرقه شدن ناچشيده بود و قدر سلامت كشتى نمى دانست. همچنين ، قدر عافيت كسى داند كه به مصيبتى گرفتار آيد».[2]
1. من لايحضره الفقيه، ج4، ص 406 .
2. كليات سعدى ، ص 81 .
منبع: ماه در آب، حجت الاسلام سيد محسن موسوي، ص168
غيبت صغري
دوشنبه 97/02/24
آغاز غیبت صغرای امام زمان(عج) چه تاریخی بوده است؟ علمای شیعه درباره زمان پایان غیبت صغرا اختلاف نظر ندارند، ولی در اینکه غیبت صغرا از چه زمانی آغاز شده، میان آنان اختلاف وجود دارد. برخی معتقدند این غیبت با تولد امام زمان شروع شده و برخی دیگر بر این عقیدهاند که آغاز آن از روز شهادت امام حسن عسکری بوده است. به عنوان مثال:
شیخ مفید (م۴۱۳ ه.ق) در کتاب الارشاد، نظریه اول را پذیرفته و میگوید:
غیبت کوتاهتر آن حضرت از زمان تولد ایشان شروع شده و تا زمانی که رابطه شیعیان با ایشان از طریق نمایندگان و واسطهها نیز قطع میشود، ادامه مییابد. غیبت طولانیتر نیزاز زمان پایان غیبت اول تا روزی که حضرتش قیام خود را با شمشیر آغاز کند، به درازا خواهد کشید.
شیخ مفید، الإرشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۳۴۰.
گروهی دیگراز علمای شیعه، ابتدای غیبت صغرا را سال ۲۶۰ قمری یعنی سال وفات امام حسن عسکری(ع) گرفتهاند که بدین ترتیب، مدّت غیبت صغرا نزدیک به ۶۹ سال خواهد بود.
نویسنده کتاب تاریخ الغیبة الصغری، در کتاب خود تلاش کرده است با ذکر دلایلی، با ردّ قولی که مبدأ غیبت صغرا را تولّد امام زمان میداند، ثابت کند که ابتدای غیبت صغرا، از زمان وفات امام حسن عسکری بوده است. به طور خلاصه وی معتقد است:
تعیین نواب اربعه به عنوان واسطه میان امام زمان و شیعیان، پس از وفات امام حسن عسکری صورت میگیرد و از طرف دیگر، وجه تمایز اصلی زمان غیبت صغرا و غیبت کبرا، وجود همین نواب و واسطههای ارتباطی است که تنها در زمان غیبت صغرا، عهدهدار ابلاغ پیامهای حضرت بودهاند و پس از آن، ارتباط حضرت با مردم به کلی قطع میشود. از این رو، باید بگوییم که غیبت صغرا در اصل از زمان وفات امام حسن عسکری و تعیین اولین نایب خاص آغاز میشود.
صدر، تاریخ الغیبة الصغری، ۱۳۹۲ق، ص۳۴۱ به بعد.
آدم هاي دوست داشتني
شنبه 97/02/22
اشاره
جذابيت چيزي است جداي از زيبايي. يک نفر ميتواند چهرهي زيبايي نداشته باشد، ولي فوقالعاده جذاب باشد. نيز ميتواند بسيار زيبا باشد اما اصلا جذاب نباشد. حتما ميدانيد که کدام يک از اين دو حالت دوست داشتنيترند. جذابيت و گيرايي يک ويژگي اکتسابي است و ما آگاهانه يا ناآگاهانه ان را کسب ميکنيم.
چگونه ميتوان جذاب بود؟
1-ظاهري آراسته داشته باشيد.
مرتب باشيد، هماهنگي و پاکيزگي شما ناخودآگاه شما را جذاب ميکند. بعضيها بر اساس تصوري نادرست براي جذاب شدن به شدت به تکاپو ميافتند و به شکلهاي عجيب و غريبي لباس ميپوشند که اين مسأله از جذابيت آنها ميکاهد. ظاهر هر شخص، نشاندهنده افکار، عقايد و شخصيت اوست؛ زيرا «از کوزه همان برون تراود که در اوست.» روايت شده که پيامبر اکرم (ص) به آب نگاه و موي خود را تميز و مرتب ميکردند و شانه ميزدند و با ظاهري آراسته با مردم مواجه ميشدند و ميفرمودند :«خداوند دوست دارد هر گاه بندهاش از خانه خارج ميشود ، خود را براي برادرانش بيارايد.»
2-بيشتر سکوت کنيد.
غالبا افراد فکر ميکنند براي اينکه جذابتر شوند، بايد بيشتر شلوغ کنند. سکوت يک تأثير ذهني و رواني ميگذارد. در سکوت فرد پيرامون خود آرامش ايجاد ميکند. آنها که بيشتر صحبت ميکنند، از جذابيت خود ميکاهند؛ ولي سکوت و گوش دادن بيشتر، شما را عاقلتر و باتجربهتر معرفي ميکند . البته سکوتي که از اعتماد به نفس بسيار سرچشمه بگيرد. امام رضا(ع) فرمودند: «سکوت و بردباري، از علايم دانايي است». امام صادق (ع) فرمودند: «سکوت گنجي وسيع است که براي بردبار زينت و براي نادان، پرده و پوشش است.».
3-نرم و ملايم سخن بگوييد.
وقتي نرم و ملايم سخن ميگوييد، جذاب و محبوب ميشويد. جذابيت به تقلا و تکاپو نياز ندارد، بلکه به آرامش و ملايمت نياز دارد. آدمهاي عصبي و خشن غير قابل اعتمادند و جذابيتي ندارند.
4-فرد محترمي باشيد.
بياحتراميبه خود و ديگران و بيادبي در کلام و رفتار از جذابيت شما ميکاهد. افراد مؤدب، متين و محترم بيترديد جذابند و اين جذابيت از درون شما موج ميزند. امام علي(ع) فرمودند : « ادب انسان را از حسب و نسب بينياز ميکند(يعني خودش مايه شرافت است.)».
5-زياد شوخي نکنيد اما فراوان تبسم کنيد.
شوخي کردن فراوان، از انرژي ذهني و جذابيت شما ميکاهد چرا که شوخي فراوان به تدريج مرزها را از بين ميبرد، به تکاپوي فراوان شما ميانجامد و صحبت بسيار به دنبال دارد و چه بسا که به بي احترامي خود و ديگران منجر شود. حمران بن اعين گويد: به خدمت امام محمد باقر(ع) رسيدم و عرض کردم: مرا نصيحت کنيد. فرمودند: « تو را به تقواي الهي سفارش ميکنم. از شوخي بپرهيزيد، زيرا احترام و آبروي شخص را ميبرد.». البته اين را هم بايد افزود که امامان معصوم(ع) تعادل را در هر کاري ميپسندند؛ چنانچه عبدالله بن محمد جعفي گويد: از امام صادق (ع) شنيدم که فرمودند: «کسي را که در بين مردم شوخي ميکند، خدا دوست دارد در صورتي که به فحش نينجامد». شوخي در روابط کلامي مانند نمک در غذاست که هم نبودن و هم زياد بودن آن موجب بيمزهشدن غذا ميشود. متبسم باشيد زيرا تبسم به چهرهي شما جذابيتي عميق و ژرف ميبخشد. در تبسم سنگيني و متانت وجود دارد، ولي در خنده و شوخي زياد، سبکي. امام صادق (ع) فرمودند: «خندهي مؤمن، تبسم است.»
6-قاطع باشيد.
کساني که هدفهاي مشخص و ارزشهاي معيني دارند، بياستثنا جذابند. کساني که قدرت«نه» گفتن دارند و بازيچه اين و آن نميشوند، جذابند. شخصيتهايي جذاب و تاثيرگذارند که بسيار مصمم و با اعتماد به نفساند.
7-اميال و غرايز خود را کنترل کنيد.
کسانيکه بر اميال و غرايزخود تسلط بيشتري دارند، از جذابيت معنوي بيشتري برخوردارند. آنها که مدام در پي ارضاي اميال خود به سر ميبرند، نميتوانند خود را کنترل کنند و خصوصا به نگاه و زبان خود تسلط ندارند، اين افراد جذابيتي ندارند. بر اميال خود مسلط باشيد. نگوييد ديگران چه ميدانند که من تا چه اندازه بر خود مسلط هستم.کاهش انرژي ذهني و جذابيت دروني و رواني شما به هر حال خود را به شکلي نشان ميدهد که از جانب ديگران کاملا درک ميشود. امام علي (ع) ميفرمايند: «چه بسا يک ساعت کامروائي و شهوت، اندوه طولاني ببار ميآورد و غم و غصهي فراوان از پي دارد.»
8- محبت کنيد تا دوست داشتني شويد.
درک ديگران چيز خوبي است ، اما بدون محبت و دلسوزي ، واکنشها ناپخته بوده ، اسباب دشمني و عداوت ديگران را فراهم ميکند. شخصي که ديگران را ميفهمد و در مقام سرزنش آنها حرف ميزند، نميتواند روابط حسنهاي با آدمها داشته باشد. بايد با ديگران و از همه مهمتر با خود رفتار محبت آميزي داشته باشيد. بنابراين يکي از خصيصههاي موفقيت، جلب دوستي افراد است. افراد موفق قدرت فوقالعادهاي در جلب دوستي ديگران دارند و ميتوانند با افرادي داراي خصوصيات و اعتقادات گوناگون رابطه برقرار کرده و ايجاد صميميت کنند. امام علي(ع) فرمودند :«با سه صفت محبت و دوستي به دست ميآوري:. انصاف در معاشرت، همدردي با ديگران در خوشي و ناخوشي و برخورد با قلبي پاک و سالم.».
1- محسن تنهکار، چگونه دوست داشته شويم؟نشر نجابت.
2-شيخ حر عاملي، آداب معاشرت از ديدگاه معصومين (ع)، ترجمه محمدعلي فارابي و ديگران، نشر بنياد پژوهشهاي اسلامي آستان قدس رضوي.
3-حديث تربيت، جلد(3)، گردآوري انتشارات پيام آزادي
منبع: مجله خانه خوبان،محدثه فخردوزان/ مرکز مشاوره و رواندرمانگري ماوا