در مقايسه با افراد بي دين

 

وَلَا تَهِنُوا فِى ابْتِغَاءِ لْقَوْمِ إِن تَكُونُوا? تَأْلَمُونَ فَإِنَّهُمْ يَأْلَمُونَ كَمَا تَأْلَمُونَ وَتَرْجُونَ مِنَ اللَّهِ مَا لَا يَرْجُونَ وَكَانَ اللَّهُ عَلِيمًا حَكِيمًا (نسا 104) رك: نسيم حيات معنادرماني
و در تعقيب دشمن سستى نكنيد. اگر شما [از زخم‌هاى جنگ‌] درد مى‌كشيد، بى‌گمان آنها نيز مثل شما درد مى‌كشند [با اين تفاوت كه‌] شما اميدى به خدا داريد كه آنها ندارند، و خداوند دانا و حكيم است
معنادرماني
و در تعقيب دشمن سستى نكنيد. اگر شما [از زخم‌هاى جنگ‌] درد مى‌كشيد، بى‌گمان آنها نيز مثل شما درد مى‌كشند [با اين تفاوت كه‌] شما اميدى به خدا داريد كه آنها ندارند، و خداوند دانا و حكيم است
وَلَا تَهِنُوا فِى ابْتِغَاءِ الْقَوْمِ إِن تَكُونُوا تَأْلَمُونَ فَإِنَّهُمْ يَأْلَمُونَ كَمَا تَأْلَمُونَ وَتَرْجُونَ مِنَ اللَّهِ مَا لَا يَرْجُونَ وَكَانَ اللَّهُ عَلِيمًا حَكِيمًا (نسا 104)
***
دکتر فرانکل روان‌شناس معروف مي گويد: «من با گروهي از افراد در اردوگاه وحشتناک آدم سوزي هيتلر اسير بودم و شکنجه مي شدم که هر لحظه با مرگ تلخي گلاويز بودم. يک وقت با کمال تعجب متوجه شدم که يکي دو روز است هم بند من از نوعي نشاط برخوردار شده است و گويي رنجي احساس نمي کند با اين که او هم مثل من شکنجه مي شد. من راز اين قدرت تحمل او را جويا شدم. او محرمانه گفت خواب عجيبي ديده ام. در خواب ندايي به گوشم رسيد که گفت: تا آخر اين ماه جنگ تمام مي شود و هيتلر شکست مي خورد و ما همه آزاد مي شويم. من مي ديدم هر چه به آخر ماه نزديک تر مي شويم دوست من شکفته تر مي شود و مقاومت بيشتري پيدا مي کند. اما آن ماه به پايان آمد ولي هيتلر همچنان بر سر قدرت باقي بود و خواب تعبير نيافت. پس از اين بود که ديدم دوستم به سرعت رو به افول و خاموشي گذاشت و مقاومت خود را از دست داد و بر اثر شدت يافتن نااميدي، چراغ عمرش به زودي خاموش گرديد. من که در رشته روان پزشکي تحصيل کرده بودم با مشاهده اين حادثه به اين نتيجه رسيدم که چيزي که رنج را براي او آسان و قابل تحمل کرده بود، اميدواري او به آينده اي مطلوب بود و چون اميد به آينده را از دست داد احساس کرد به آخر خط رسيده و يأس بر او مستولي شده و تحمل رنج را از وي گرفت و او را کشت. يکي از مشکلات اصلي کساني که خودکشي مي کنند همين است؛ يعني آن ها اميد به آينده را از دست مي دهند. معمولا عده اي از روان شناسان وقتي مي خواهند علت بيماري رواني را کشف کنند علت آن را در گذشته بيمار جستجو مي کنند تا از اين راه به نقطه اي برسندکه آن نقطه، نقطه شروع عقده يا بيماري بوده است. لکن من معتقدم بيماري رواني بيش از آن که به گذشته مربوط باشد به آينده مربوط است. ما بايد ببينيم آيا اين بيمار اصولاً اميد و دلبستگي به داشتن آينده اي دارد يا نه. وقتي زندگي عاري از هدف و آينده شد بي معنا و پوچ مي گردد.»

بررسي ها نشان داده است که آمار خودکشي در ميان مذهبي ها در حد صفر يا خيلي کم است، مگر اين که ابتدا اعتقادات خود را از دست بدهند. به دليل اين که آنان وقتي اميد خود را نسبت به آرزوهايي دنيوي از دست مي دهند احساس نمي کنند که به آخر رسيده اند، زيرا آن ها به زندگي اساسي بعد از مرگ و خداي زنده جاويد که پشتيبان آن هاست باور دارند! واقعاً جاي بسي شگفتي است و انسان روز به روز به عظمت قرآن بيش از پيش پي مي برد و مي بينيم آيه 104 سوره نساء مي گويد: «اِن تَکُونُوا تَألَمُونَ فَاِنَّهُم يَألَمُونَ کَما تَأَلَمُونَ وَ تَرجُونَ مِنَ اللهِ ما لا يَرجُونَ»؛ يعني اگر شما درد و رنج مي کشيد مشركان نيز همانند شما در رنج هستند، ولي شما اميدوار به خداوند هستيد در حالي که آنان چنين اميدي ندارند و اميد به آينده را از دست داده اند، لذا دو چندان رنج احساس مي کنند. اما شما چون به خدا و آينده اميد داريد سختي هاي جنگ را براي شما قابل تحمل مي کند و اگر اين رنج، دشمن بي اعتقاد شما را از پاي در بياورد يک امر طبيعي است زيرا آن ها از نعمت اميد به خدا محرومند. و قرآن به مؤمنان آموخته است که زنده ماندن در جهاد يا شهيد شدن در آن هر دو زيباست و تو هر وضعي پيدا کردي به يکي از دو زيبايي رسيده اي (قُل هَل تَرَبَّصُونَ بِنا اِلّا اِحدَي الحُسنَيَينِ- توبه/آيه52)

 

ابوالفضل بهرام پور، تفسير نسيم حيات، سوره نساء آيه 104

 

مجتهدی پای سماور روضه!

 

حجت‌الاسلام‌والمسلمین آقای سید مرتضی علوی نقل کرده است: آیت‌الله علوی در این اواخر که به اصفهان رفته بودند، فرمودند: خوب است سری به منزل آقای نجفی بزنیم. به منزل ایشان رفتند، آن روز منزل ایشان روضه بود، در خانه‌ای کاه‌گلی و در کمال سادگی عده‌ای پیرمرد روحانی نشسته بودند و شخصی هم با یک لباس نیم تنه و یک تکه پارچه که به سرش بسته بود به عاشقان اهل‌بیت علیهم‌السلام چای می‌داد. برای ما مشتبه شده بود که کدام‌یک از آقایان معممین آقای نجفی می‌باشد و بعداً متوجه شدیم و روشن شد آن‌کس که چای می‌دهد و خدمت می‌کند، خود مرحوم آیت‌الله شیخ مهدی نجفی(ره) است.
مرحوم علوی از اطرافیان سؤال کرد: چرا آقا خودشان چائی می‌دهند؟ گفتند: ایشان همیشه این‌طور هستند و در کمال تواضع چای پخش می‌کنند و خود را خادم الحسین علیه‌السلام می‌دانند.(1)
سماوری که به بزم حسین می‌جوشد***بخار رحمت آن جُرم خلق می‌پوشد
با اقتباس و ویراست از کتاب مردان علم در میدان عمل.

 

تغيير نگرش

 

دو سطل يکديگر را در ته چاهي ملاقات مي کنند.يکي از آنها بسيار عبوس و پژمرده دل بود؛ به همين دليل سطل دوم براي ابراز همدردي از او پرسيد:"ببينم چته؟ چرا ناراحتي؟”
سطل عبوس و دلگير پاسخ مي دهد:"آنقدر مرا ته چاه انداختند و بالا کشيدند که ديگر خسته شده ام.ميدوني پر بودن اصلا برايم مهم نيست. هميشه خالي به اينجا برمي‌گردم.”
سطل دومي خنده‌کنان گفت:"تو چرا اين طوري فکر ميکني؟من هميشه خالي اينجا مي‌آيم و پر برمي‌گردم.مطمئن هستم اگر تو هم مثل من فکر ميکردي مي توانستي شادتر زندگي کني!”

 

ز مثل…زندگي (داستان هايي الهام بخش براي يک زندگي شادو موفق)، مسعود لعلي، ص19

 

چرایی عدم بیعت

 

چرا امام حسین(ع) بیعت با یزید را نپذیرفت؟
برای پاسخ به این سوال تنها بخشی از شخصیت یزید را در این قسمت بازگو می کنیم تا جواب این سوال برای خواننده گرامی معلوم گردد: یزید خوشگذران و هوس‌باز بود.[۱] به صورت آشکار شراب می‌نوشید و در این کار زیاده‌روی می‌کرد.[2] برخی صحابه پیامبر(ص) و نیز امام حسین(ع) به صراحت او را فاسق و اهل گناه خوانده‌اند.[3] بلاذری او را نخستین خلیفه‌ای می‌داند که آشکارا شراب می‌نوشید، زنان خواننده و نوازنده را نزد خود نگه می‌داشت و برای لذت بردن، سگ‌ها و خروس‌ها را به جنگ همدیگر وا‌می‌داشت.[4] او میمونی داشت که او را «اباقیس» نامید و به او شراب می‌نوشاند و از حرکات وی می‌خندید.[5] برخی معتقدند رشد و پرورش یزید، تحت تأثیر عقاید مسیحیان تازه مسلمان قبیله میسون، در تکوین شخصیت او مؤثر بوده است.[6] آنان وجود مشاوران مسیحی همانند سِرجون و اَخطَل نصرانی در دربار او و سازش با رومیان شرقی را گواه بر ادعای خود می‌دانند.[7]
1.فقیهی، «بنی‌امیه در تاریخ»، ۱۴۱۳ق، ص۳۳.
2. همان، ص۳۴.
3. یعقوبی، تاریخ، ترجمه آیتی، ۱۳۷۸ش، ج۲، ص۱۶۰.
4. بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج‏۵، ص۲۹۷.
5. فقیهی، «بنی‌امیه در تاریخ»، ۱۴۱۳ق، ص۳۴.
6. ابوالفرج اصفهانی، الاغانی، ج۱۷، ص۳۰۱.
7. به نقل از ولوی و دیگران، «مناسبات خلفای اموی با مسیحیان ذمی»، ص۱۳۸.

 

ويژگي هاي فضاي مجازيا

 

ويژگي‌هاي فضاي مجازي چه ويژگي‌هايي دارد. اين ويژگي‌ها براي بشر مخرب است يا سازنده؟
پاسخ: اينترنت شمشيري دو لبه است؛ هم نيش دارد و هم نوش. ما بايد از نوش‌ها و سودها و فرصت‌هاي آن حداكثر استفاده را براي ارتقا بهداشت جسمي، رواني و معنوي بكنيم. خيلي ها نگاهي ابتدايي به فضاي مجازي مي کنند، در حالي كه اين فضا آن‌قدر بزرگ است که به گفته برخي از انديشمندان در وضعيت دو دنيايي هستيم؛ با کمي مسامحه، متناظر با هر چيز در دنياي واقعي مانند کتاب خانه، کتاب فروشي، نمايش گاه، دانش گاه، گردش گري، بانک، پليس، مجرم و متخلف و ولگرد، همان چيز هم در فضاي مجازي نيز وجود دارد.

عمده ترين ويژگي هاي فضاي مجازي عبارتند از:
1- نامتعادل‌سازي حواس پنجگانه: نسبت به ارتباط چهره به چهره کمتر از حواس مختلف در روابط انساني استفاده مي کنيم.

2- دگرگون سازي ادراک: فعال تر شدن قوه تخيل و روياگونه کردن فضاي ارتباطي به خاطر ابهام در هويت افراد و… .

3- فضايي نامحدود: فشرده سازي زمان و مکان و حذف فاصله ها و مرزهاي جغرافيايي، سياسي و فرهنگي.

4- آزادي بيان: براي نشر يک مقاله، کتاب يا مجله محدوديت هاي زماني، مجوزي، نظارتي و مالي داريم، ولي با وبلاگ، سايت، تلگرام و اينستاگرام شخصي اغلب اين محدوديت ها رفع مي شود.

5- انعطاف هويتي: هويت هاي تخيلي يا آرماني، پنهان‌سازي هويت، قابليت گمنامي و ناشناس ماندن کاربران اينترنت. افراد مي توانند نقش بازي کنند و به نوعي هنرپيشه شوند. فيلم بازي کنند و خودشان شخصيت اول را بازي کند. زن در نقش مرد، پسر در نقش دختر، دزد در نقش عارف و… .

6- کاهش مسؤليت اجتماعي: اين ويژگي بيشتر متأثر از انعطاف‌پذير بودن هويت است.

7- برابرسازي پايگاه اجتماعي:ايجاد و گسترش دمکراسي شبکه يا مساوات شبکه و کم شدن تبعيض نژادي و مليتي و ديني.

8- قابليت هاي مشابه ذهن: فضاي مجازي، فضاي ديجيتال در برابر فضاي آنالوگ است.
فضاي مجازي در واقع ادامة فضاي ذهن است و همان قابليت‌هايي که ذهن دارد در فضاي مجازي نيز وجود دارد، ذهن محدود به مکان نيست و خيلي سريع پرواز مي‌کند و از يک نقطه به نقطه ديگر حرکت مي‌نمايد و از قدرت تغيير بسيار بالايي برخوردار است، همچنين ذهن از جنس نرم است و منعطف مي‌باشد و بر خلاف فضاي فيزيکي و فضاي سخت که مثلا نمي‌توان يک صندلي را به راحتي تبديل به يک ميز کرد ولي در ذهن مي‌توان اين کار را انجام داد و در آن واحد 500 ميز با هم به وجود آورد.
9- توليد، توزيع و مصرف اعجاب‌انگيز: در فضاي مجازي هر توليد و توزيع و مصرف به مثابه بي نهايت توليد و توزيع و مصرف است. گزيده اي از همين كتاب را براي مركزي نوشته ام بيش از يك سال است كه ارزيابي شده ولي هنوز به دست ويراستار نرسيده است. در حالي كه اين كتاب كه در حال مطالعه ان هستيد جلد اولش ظرف مدت كمتر از سه ماه با احتساب ايام تعطيلات نوروز، نزديك 25 هزار بازديد كننده داشته و دو مسابقه از آن در فضاي مجازي برگزارشده است.

10- حوزة خصوصي بيشتر: در کل «حوزه خصوصي» در فضاي مجازي بالاتر از حوزه خصوصي فضاي واقعي است.

11- ابزاري چند رسانه اي: اينترنت ابزار ارتباطي چندرسانه اي (ملتي مديا) است يعني هم زمان مي‌توان ارتباط ديداري، شنيداري، نوشتاري و گفتاري داشت. ويژگي هاي رسانه هاي سرد و گرم را با هم در اين فضا مي‌توانيم ببينيم. البته اينترنت رسانة بسيار گرمي است، يعني قدرت ايجاد کنش‌هاي رفتار اجتماعي زيادي بر افراد دارد؛ خيلي راحت با تبليغات و شرطي‌سازي مي‌توان باورها، ارزش‌ها و ايده‌هايي را به کاربران القا كرد.

برخي از ويژگي هاي ديگر فضاي مجازي عبارتند از:
قدرت زياد در برانگيختن حس کنجکاوي به دليل بداعت و تازگي و تنوع،
قدرت سرگرم کنندگي اعجاب‌انگيز براي همه سنين و جنسيت ها،
منبع غني براي تحقيق و پژوهش علمي و ديني،
انعطاف و قابليت دسترسي در هر زمان،
سرعت انتقال ايده ها و اطلاعات،
سخت بودن ايجاد امنيت.

 

صد هزاران دام و دانه، ج1، ص 6-12، کانال زندگي آرام