وسواس

 

پنبه وسـواس بيـرون کن ز گـوش
تا به گوشت آيد از گردون خروش

يکي از گرفتاري هاي آدميان، مبتلا شدن به پديده شوم وسواس است. اين بيماري، جان و ذهن انسان را در زندان خود به بند مي کشد و چنان او را با اوهام بي اساس و خيالات واهي درگير مي کند که درک و فهم و چشم و گوش جان او تعطيل مي شود. و لذا از شنيدن حقايق محروم مي ماند.
وسوسه، بر حواس و عقل و ادراک آدمي حجاب مي افکند و چون پنبه اي در گوش، تار مويي در چشم، و زکام و گرفتگي در مغز و بينيِ انسان مي نشيند و او را از شنيدن خروش و سروش جهان غيب، ديدن باغ و بوستان عالم معنا، و استشمام عطر خوش نسيم الهي باز مي دارد. جلال الدين مي گويد: اي انسان، چشم و گوش و مغز و بيني خود را از سموم و آفات هواهاي نفساني پاکيزه نگه دار، تا به سروستان معطّر حضرت حق راه يابي.

پاک کن دو چشم را از موي عيب تا ببـيـنـي باغ و سروستـان غيـب
دفع کن از مغز و از بيني زکام تا که ريح الله در آيد در مشام

 

هزار قانون زندگي (برگرفته از مثنوي معنوي)،
محمود قنبري و همكاران، قانون قانون 453


هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
بدعالی

درخواست بد!

پارامتر های درخواست شما نامعتبر است.

اگر این خطایی که شما دریافت کردید به وسیله کلیک کردن روی یک لینک در کنار این سایت به وجود آمده، لطفا آن را به عنوان یک لینک بد به مدیر گزارش نمایید.

برگشت به صفحه اول

Enable debugging to get additional information about this error.