![](https://delijan.kowsarblog.ir/media/shared/global/avatars/_evocache/default_avatar_women.jpg/crop-64x64.jpg?mtime=1425391638?size=64&default=https%3A%2F%2Fkowsarblog.ir%2Fmedia%2Fshared%2Fglobal%2Favatars%2Fdefault_avatar_women.jpg)
وسواس
پنبه وسـواس بيـرون کن ز گـوش
تا به گوشت آيد از گردون خروش
يکي از گرفتاري هاي آدميان، مبتلا شدن به پديده شوم وسواس است. اين بيماري، جان و ذهن انسان را در زندان خود به بند مي کشد و چنان او را با اوهام بي اساس و خيالات واهي درگير مي کند که درک و فهم و چشم و گوش جان او تعطيل مي شود. و لذا از شنيدن حقايق محروم مي ماند.
وسوسه، بر حواس و عقل و ادراک آدمي حجاب مي افکند و چون پنبه اي در گوش، تار مويي در چشم، و زکام و گرفتگي در مغز و بينيِ انسان مي نشيند و او را از شنيدن خروش و سروش جهان غيب، ديدن باغ و بوستان عالم معنا، و استشمام عطر خوش نسيم الهي باز مي دارد. جلال الدين مي گويد: اي انسان، چشم و گوش و مغز و بيني خود را از سموم و آفات هواهاي نفساني پاکيزه نگه دار، تا به سروستان معطّر حضرت حق راه يابي.
پاک کن دو چشم را از موي عيب تا ببـيـنـي باغ و سروستـان غيـب
دفع کن از مغز و از بيني زکام تا که ريح الله در آيد در مشام
هزار قانون زندگي (برگرفته از مثنوي معنوي)،
محمود قنبري و همكاران، قانون قانون 453
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط جمالی در 1397/07/14 ساعت 09:16:00 ق.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |