فقط خدا!

 

بر اساس گزارش‌های تاریخی دو نفر برای عباس(ع) و برادران او در کربلا امان نامه فرستادند که عباس(ع) و برادران او هر دو را رد کردند:
1. عبدالله‌بن ابی المحل‌بن حزام عامری: او برادرزاده فاطمه بنت حزام (ام البنین) یا مادر عباس(ع) بود. او توانست از عبیدالله‌بن زیاد امان نامه‌ای برای پسران عمه‌ی خود بگیرد و آن را توسط غلام خود برای آنها بفرستد. وقتی عباس(ع) و برادرانش این امان نامه را خواندند گفتند که ما در امان خداوند هستیم و هیچ نیازی به چنین امان‌نامه ننگینی نداریم.[1]

2. شمربن ذی الجوشن: در ظهر عاشورا زمانی که شمر وارد کربلا شد با صدای بلند پسر عمه‌هایش را صدا زد اما جوابی نشنید. امام حسین(ع) به برادرانش فرمود درست است که فاسق است اما جوابش را بدهید. پسران ام البنین جلو رفتند و عمر سعد به آنها به شرط تسلیم شدن و اطاعت کردن از یزید مژده امان داد. حضرت عباس او و امان نامه‌اش را لعنت کرد و گفت: «ای دشمن خدا دستت بریده باد که ما را به اطاعت از کفر و ترک همراهی برادرم حسین(ع) فرا می‌خوانی»[2]
1. الخوارزمی، الموفق بن احمد، مقتل الحسین (ع)، تحقیق و تعلیق محمد السماوی، قم، انوار الهدی، الاولی، ۱۴۱۸ق، ج۱، ص ۳۴۸-۳۴۹؛ ابن اعثم الکوفی، الفتوح، ۱۴۱۱ق، ج۵، ص ۹۳.
2. ابن اثیر، الکامل، ۱۳۷۱ش، ج۱۱، ۱۶۲؛ خوارزمی، مقتل الحسین، ۱۴۲۳ق، ج۱، ص ۳۴۹؛ ابن اعثم الکوفی، الفتوح، ۱۴۱۱ق، ج۵، ص ۹۴.

 

 

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
بدعالی

درخواست بد!

پارامتر های درخواست شما نامعتبر است.

اگر این خطایی که شما دریافت کردید به وسیله کلیک کردن روی یک لینک در کنار این سایت به وجود آمده، لطفا آن را به عنوان یک لینک بد به مدیر گزارش نمایید.

برگشت به صفحه اول

Enable debugging to get additional information about this error.