شاهزاده ایی که در اتاق طلبه خوابید
شب هنگام ؛ محمد باقر -طلبه جوان- در اتاق خود مشغول مطالعه بود که به ناگاه دختری وارد اتاق او شد در را بست و با انگشت به طلبه بیچاره اشاره کرد که که سکوت کند و هیچ نگوید و در گوشه ایی از اتاق خوابید!!!
دختر که شاهزاده بود به علت بی توجهی پادشاه از قصر فرار کرده بود. صبح ،هنگام خروج دختر از اتاق، ماموران شاهزاده خانم را پیدا کرده و همراه طلبه جوان نزد شاه بردند.
شاه زمانی که متوجه شد به دخترش آسیبی نرسیده از طلبه پرسید چگونه در برابر نفست مقاومت کردی!؟طلبه محجوب نیز 10انگشت خود را نشان دادکه سوخته بودند و گفت: چون او به خواب رفت نفس اماره مرا وسوسه کرد و هر بار که نفس مرا وسوسه می کرد یکی از انگشتان خود را بر روی شعله شمع می گرفتم و با سوزاندن انگشتان اجازه ندادم که شیطان ایمانم را بسوزاند.
شاه عباس از تقوی و پرهیزکاری او خوشش آمد و دستور داد همین شاهزاده را به عقد میر محمد باقر در آورند و به او لقب میر داماد داد .از مهمترین شاگردان او ملاصدرا است.
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط جمالی در 1395/10/27 ساعت 11:51:00 ق.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |
1395/10/29 @ 05:34:19 ب.ظ
ریاحی [عضو]
سلام عالی