دنده عقب
ذهن دوست دارد ما را به عقب برگرداند، مدام جنگها، شكايات و دعواها را تكرار ميکند، و در همه اين زمانها ما در حال آسيب ديدن هستيم: همه زخمها را باز ميکنيم و اجازه ميدهيم دوباره خونريزي كنند.
گاهي اوقات هم ذهن، ما را به خاطرات خوب گذشته ميبرد و سپس به ما طعنه مي زند، كه همه اين خاطرات گذشته و تمامشدهاند
و يا حتي ممكن است ما را به آينده ببرد و به ما نشان دهد كه اگر در اين رابطه بمانيم، چه زندگي بدي خواهيم داشت و اگر رابطه را تمام كنيم، چقدر زندگي ما خوب خواهد شد.
حالا، اگر بدانيم كه چطور ذهن خود را مديريت كنيم، هيچيک از اين مواردي که ذکر شد مشكل بهحساب نميآيد.
مشكل اكثر ما اين است كه نميدانيم چطور اين كار را انجام دهيم.
اشتباه ما اين است كه به دام ذهن خود ميافتيم: همه توجه خود را به آن ميدهيم، خيلي آن را جدي ميگيريم، هر آنچه ميگويد را باور ميکنيم و از آن اطاعت ميکنيم.
تذكر:
به دليل اهميت مديريت ذهن در زندگي، لازم است براي اين كار تفكر، هم انديشي، مطالعه و مشاور كنيم.
هريس، راس، درمان پذيرش و تعهد با عشق. ترجمه دوستي، پيمان و همكاران، چاپ اول، انتشارات فراگير هگمتانه، 1395.
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط جمالی در 1397/07/18 ساعت 11:12:00 ق.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |