حضرت ابراهيم و مراعات حال همسر اول

حضرت ابراهيم (عليه السلام) پسر تارخ، پدر جماعت بسيار و محبوب و دوست خدا (خليل الله) از پيامبران اولوالعزم بوده و رسالتي جهاني داشته است. طوري كه هر سه دين توحيدي جهان امروز (اسلام، مسيحيت و يهوديت) را اديان ابراهيمي مي نامند. از آن حضرت به بزرگي و عظمت ياد مي كنند و پيامبران و امامان معصوم از نسل وي مي باشند.

حضرت ابراهيم (عليه السلام) دو همسر داشت به نام هاي «ساره» كه همسر اول آن حضرت بود و هاجر كه كنيز بود و به عنوان همسر دوم محسوب مي شد. از آنجا كه ابراهيم و ساره بچه دار نمي شدند آن حضرت به سفارش ساره با هاجر كه كنيز خودشان بود ازدواج كرد تا بچه دار شوند و در نتيجه خداوند از اين ازدواج فرزندي به آنها داد كه نام او را اسماعيل نهادند كه از آيات قرآن كريم مي توان دريافت كه اين پسر قبل از هجرت در مكه متولد شده است: آنجا كه خداوند از زبان ابراهيم مي فرمايند: «پروردگارا! من بعضي از فرزندانم را در سرزمين بي آب و علفي، در كنار خانه اي كه حرم توست، ساكن ساختم تا نماز را بر پا دارند. تو دل هاي گروهي از مردم را متوجه آنها ساز و از ثمرات به آنها روزي ده شايد آنان شكر تو را به جاي آورند».(1)

ابراهيم از ساره صاحب فرزند نبود به درخواست او با هاجر ازدواج كرد هنگامي كه هاجر بچه دار شد و هنوز ساره صاحب فرزند نشده بود، ناراحت و غمگين شد. در نتيجه از حضرت ابراهيم تقاضا كرد هاجر را از نزد او ببرد. خداوند به ابراهيم دستور داد كه هاجر را با فرزند شيرخوارش به سرزمين مكه ببرد. حضرت ابراهيم نيز طبق فرمان خداوند عمل نموده و خانواده خود، هاجر و اسماعيل، را به سرزمين مكه برده و در پناه خداوند رهايشان كرد و خود دنبال مأموريت خويش و تبليغ دين الهي رفت.(2)

پس از اين كه سال ها از اين قضيه سپري شد و ابراهيم به سنين پيري رسيد و اسماعيل رشد يافته به سنين جواني رسيد و با قبيله جرهمي وصلت كرد، ابراهيم دوباره به دستور خداوند براي بناي كعبه و انجام دادن يكسري از امتحانات ديگر عازم سرزمين مكه شد و با كمك و مساعدت اسماعيل كعبه را تجديد بنا نمود و مأمور شد كه فرزند بعد از اين واقعه حضرت ابراهيم به طرف سرزمين شام و فلسطين مراجعت نمود و در آن ديار مقيم شد و به امورات دعوت و رسالت و كارهاي روز مره خود مشغول شد و در آخرين سال هاي عمر ابراهيم، آن حضرت به خواست همسر اولش «ساره» دعا كرد و از خداوند فرزندي طلب نمود كه خداوند دعاي حضرتش را مستجاب نمود و حضرت اسحاق را به آن حضرت اعطا نمود. مي توان گفت كه اسحاق به عنوان جايزه اي از طرف خداوند براي ابراهيم ـ عليه السلام ـ در مقابل زحمات طاقت فرساي آن حضرت بود.«وَوَهَبْنَا لَهُ إِسْحَقَ… ؛ و اسحاق را به وي بخشيديم.» (3)

 

…………….
1. ابراهيم : 37.
2. سيد محمد حسين طباطبايي، تفسير الميزان، ج1، ص288.
3. انبياء : 72.
كانال زندگي آرام


هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
بدعالی

درخواست بد!

پارامتر های درخواست شما نامعتبر است.

اگر این خطایی که شما دریافت کردید به وسیله کلیک کردن روی یک لینک در کنار این سایت به وجود آمده، لطفا آن را به عنوان یک لینک بد به مدیر گزارش نمایید.

برگشت به صفحه اول

Enable debugging to get additional information about this error.