تعادل در زندگي
روزي پيامبر (صلي الله عليه و آله و سلم) درباره قيامت و وضع مردم در آن دادگاه عدل الهي، سخناني فرمود. فرمايشات پيامبر (صلي الله عليه و آله و سلم) مردم را تکان داد، و عده اي گريستند. به دنبال آن گروهي از ياران آن حضرت تصميم گرفتند، پاره اي از لذتها و راحتي هاي دنيا را بر خود حرام کنند، و به جاي آن به عبادت بپردازند.
يکي سوگند ياد کرد که شبها اصلاً نخوابد و به عبادت بپردازد. ديگري قسم خورد که همه روزها را روزه بگيرد.
عثمان بن مظعون هم قسم ياد کرد که آميزش جنسي را با همسرش ترک کند و مشغول عبادت گردد.
روزي همسر عثمان بن مظعون ژوليده و بي آرايش نزد عايشه آمد، او زن صاحب جمالي بود. عايشه به وضع او اعتراض کرد و گفت:
اين چه وضعي است، چرا آرايش نمي کني؟
در پاسخ گفت:
براي چه کسي آرايش کنم؟ شوهرم مدتي است که با من ارتباط ندارد او ترک دنيا کرده و از لذتهاي آن چشم پوشيده است.
پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم به منزل که آمد، عايشه گفتار همسر عثمان را به حضرت رساند.
پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم دستور داد همه مسلمانان به مسجد بيايند. مسلمانان که جمع شدند، پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم بالاي منبر قرار گرفت پس از حمد و ثناي پروردگار فرمود:
چرا بعضي از شما چيزهاي پاک و حلال را بر خود حرام کرده اند؟
من قسمتي از شب را مي خوابم.
و با همسرم آميزش دارم.
و همه روزها را روزه نمي گيرم.
آگاه باشيد اين راه و روش زندگي من است، هرکس از آن روي گرداند از من نيست(25).
بدين گونه پيامبر (صلي الله عليه و آله و سلم) مسلمانان را به اين نکته متوجه ساخت که لذتها و راحتيهاي مشروع دنيا را نبايد به خاطر آخرت ترک نمود. البته آخرت را نيز نبايد به دنيا فروخت.
محمود ناصري، داستانهاي بحارالانوار، جلد6(براي مطالعه كتاب به كتابخانه سايت غدير رجوع كنيد)
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط جمالی در 1397/05/22 ساعت 10:27:00 ق.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |