تحريف شناختي
گر بگويي احولي را مه يکيست
گويدت اين دو ست و در وحدت شکيست
احول در لغت به معناي كژ چشم و دوبين است و به کساني اطلاق مي شود که به علت نقيصه اي که در چشم خود دارند اشياء را دوتا مي بينند. حکيمان و عارفان در سخنان و تشبيهات خود از پديده احولي براي روشن کردن مقصود خود و نشان دادن نقص چشم باطني استفاده کرده اند.
مولانا در اين بيت مي گويد : به فردي که با اين بيماري و علت در چشم خود مواجه است چنانچه بگوئي ماه موجود در آسمان يکي است، او اين سخن را از تو نمي پذيرد و خواهد گفت که دو ماه در آسمان است و اگر شک و ترديد وجود دارد در يکي ديدن ماه است نه در دو تا ديدن آن اين قاعده در احوال باطني نيز صادق است و کساني که کژ انديش اند و قلب و دلشان به مرض احولي دچار شده است از درک حقايق عاجزند و لذا در اصل حقيقت دچار شک مي شوند و به علت همان کژ بيني همواره در اين حال باقي مي مانند و دريافت آنان از واقعيت وارونه مي شود و کژ پنداري و احولي خود را راست مي پندارند و آن را به آساني پذيرا مي شوند و چشم کج بين آنان حقايق را پيش نگاهشان کج و نادرست جلوه گر مي کند:
گفت اينک راست، پذرفتم به جان
کژ نمايد راست در پيش کژان
هزار قانون زندگي (برگرفته از مثنوي معنوي)، محمود قنبري و همكاران، قانون 469
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط جمالی در 1397/11/15 ساعت 07:54:00 ق.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |