اسناد به خدا
حـق مرا چون از پليـدي پـاک داشت
چون سزد بر من پليدي را گماشت؟
يکي از آفات فرهنگي در جوامع ديني که با ارزش هاي الهي آشنايي کافي ندارند، آن است که هر چه در زندگي آنان از نيک و بد رخ مي دهد را به خداي سبحان نسبت مي دهند و از اين راه خود را از کاستي ها و تقصيرها مبرا مي کنند و بر وجدان خويش سرپوش مي نهند و اينگونه براي خود «آرامش کاذب» فراهم مي نمايند. مولانا در اين بيت حقيقت بزرگي را آشکار کرده و مي گويد: حضرت حق آنگاه که انسان را آفريد، او را از هر گونه پليدي و زشتي پاکيزه ساخت و به همين دليل به ملائک امر فرمود که اين موجود پاک را سجده کنند.
اينک چگونه ممکن است پروردگار پاک آفرين، پليدي ها و زشتي ها را به سوي موجودي که خود از ابتدا پاکش آفريده، گسيل دارد؟ مطمئناً چنين چيزي ممکن نيست.
هر آنچه از جنس پاکي و خوبي و زيبايي از انسان صادر مي شود، ريشه در جان پاک و نوراني او دارد. و هر آنچه از کژي و ناپاکي از او به ظهور مي رسد، از بعد حيواني و نفساني او نشأت مي يابد. آدمي مي تواند با يهره گيري از هدايت عقل و انذار رسولان حق، خود را از فرو افتادن در چاه هول انگيز زشتي ها برهاند و با بهره جستن از آن دو چراغ هدايت، راه را از چاه بازشناسد.
هزار قانون زندگي (برگرفته از مثنوي معنوي)، محمود قنبري و همكاران، قانون 404
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط جمالی در 1397/09/14 ساعت 10:02:00 ق.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |