سر بي مغز

 یک چوب کبریت ” سر” دارد ولی ” مغز ” ندارد. در نتیجه هر وقت کمی اصطکاک وجود داشته باشد، “فورا مشتعل” می شود. اثرات این اشتعال می تواند “ویرانگر ” باشد
همه ما “سر” داریم و بر خلاف چوب کبریت “مغز” هم داریم. عاقلانه آنست که “بلافاصله واکنش” نشان ندهیم که این عادتی گرانقدر است…….

پيامدهاي ناشي از آسيب هاي اينترنتي

1-از بين رفتن قبح روايط غير اخلاقي در بين نوجوانان و جوانان. زيرا وقتي آن ها در اينترنت شاهد روابط صريح جنسي باشند و قبح چنين روابطي از بين برود، سطوح نازل تر اين روابط را مهم تلقي نمي کنند و نسبت به آن ها بي تفاوت مي شوند يا اين که ممکن است اعمال غير اخلاقي و انحرافات جنسي را به راحتي انجام دهند و در اثر تکرار، ديگر آن ها قبيح و زشت ندانند.

2-به وجود آمدن روحيه خشونت گرايي در اثر تماشاي فيلم هاي خشن و تقليد از هنر پيشه هاي اين قبيل فيلم ها .

3-ترويج فرهنگ غربي و عناصر فرهنگي نادرست در جامعه. از طريق اينترنت ، ارزش يا ارزش هايي از فرهنگ هاي ديگر وارد فرهنگ جامعه ما مي شود که با ساير عناصر فرهنگي ما سنخيتي ندارد و نوعي جا به جايي فرهنگي صورت مي گيرد .

4-تغير و دگرگوني ارزش ها و هنجار هاي جامعه .

5-جايگزيني تفکرات مادي و دنيا گرايي به جاي معنويات و اخلاق .

6-بروز عوارض روحي و رواني ناشي از تماشاي عکس هاي مبتذل و مستهجن ، مانند احساس گناه ، اضطراب ، رفتار هاي وسواسي و . . .

7-افزايش کجروي ها و انحرافات اجتماعي

“راه کارهاي پيشگيري از آسيب هاي اينترنتي” را از همين مقاله در هشتم مرداد تقويم مطالعه نماييد.

 

محسن ايماني، ماهنامه پيوند شماره 20

 

شيعه واقعي

امام سجّاد، حضرت علىّ بن الحسين عليهماالسّلام روزى در منزل خود نشسته بود، كه ناگهان متوجّه شد كه كسى درب منزل را مى كوبد.
پس حضرت به كنيز خود فرمود: برو ببين كيست ؟
و چون كنيز پشت درب آمد، سؤال نمود: كيست كه درب منزل رامى زند؟
جواب داده شد: ما جمعى از شيعيان شما هستيم .
كنيز برگشت و چون خبر را براى حضرت آورد،امام زين العابدين عليه السّلام سريع از جاى خود حركت نمود و باشتاب آمد ودرب منزل را گشود؛ ولى همين كه چشمش به آن افراد افتاد، با افسردگى بازگشت و فرمود: اين ها دروغ گفتند كه ما از شيعيان شما هستيم ؛ زيرا وقار و هيبت ايمان در چهره ايشان ديده نمى شود! و نيز آثار عبادت و پرستش در جسم آنان آشكار نيست !
همچنين اثرات سجده در پيشگاه خداوند، بر پيشانى آن ها مشخّص نبود!
و سپس امام سجّاد عليه السّلام افزود: شيعيان ما با يك چنين علامت هائى شناخته مى شوند، كه بدن آنان رنجور بوده ، پيشانى و چهره شان بر اثر كثرت سجده و عبادت در پيشگاه بارى تعالى از نورانيّت خاصّى برخوردار مى باشد.
.محدث نوری، مستدرك الوسائل : ج 4، ص 468، ح 6 شیخ صدوق، صفات الشّيعه صدوق : ص 28، ح 40.

 

ملاك انخاب همسر

امام محمد باقر(ع ) نقل کرده اند:
در يكى از مسافرت هائى كه پدرش ، حضرت سجّاد، امام زين العابدين عليه السّلام به مكّه معظّمه داشت ، زنى را از خانواده اى كه سر وصدا و بضاعتى نداشت خواستگارى كرد؛ و بعد از آن ، او را براى خود تزويج نمود.
يكى از همراهان حضرت به محض اطّلاع از اين امر، بسيار ناراحت شد كه چرا حضرت چنين زن بى بضاعتى را انتخاب نموده است ؛ و شروع به تفحّص و تحقيق كرد تا بداند كه اين زن كيست و از چه خانواده اى بوده است .
و چون به اين نتيجه رسيد كه زن از خانواده اى گمنام و بى بضاعت است ، فورا به محضر مبارك امام سجّاد عليه السّلام آمد و پس از اظهار ارادت ، عرضه داشت :
يابن رسول اللّه ! من فداى شما گردم ، اين چه كارى بود كه كردى ؟
و چرا با چنين زن بى بضاعتى ، از چنين خانواده اى ازدواج نموده اى كه هيچ شهرتى و ثروتى ندارند و حتّى براى مردم نيزاین امر بسیارمساله انگيز شده است .
امام سجّاد صلوات اللّه عليه فرمود: من گمان مى كردم كه تو شخصى خوش فكر و نيك سيرت هستى ، خداوند متعال به وسيله دين مبين اسلام تمام اين افكار - خرافى و بى محتوا - را محكوم وباطل گردانده ، و اين نوع سرزنش ها و خيالات را ناپسند و زشت شمرده است .
آنچه در انتخاب همسر براى ازدواج و زندگى مهمّ است ، ايمان و تقوا - و پاكدامنى و قناعت - مى باشد، و آنچه كه امروز مردم به آن مى انديشند، افكار جاهليّت است و ارزشى نخواهد شد.
حسين بن سعيد كوفى اهوازى،كتاب زهد ، ص 59، ح 158.

 

حق مجلس و هم صحبتی

امام صادق (ع) نقل کرده اند:
در يكى از روزها، شخصى از مسلمان ها به محضر مبارك امام سجّاد، حضرت زين العابدين عليه السّلام وارد شد و پس از عرض سلام ، به حضرت عرضه داشت :
اى پسر رسول خدا! در فلان مجلس با جمعى از دوستان نشسته بوديم ، كه شنيديم شخصى نسبت به شما ناسزا مى گفت و توهين مى كرد و در بين صحبت هاى ناپسندش گفت : علىّ بن الحسين عليهماالسّلام گمراه و بدعت گذار است .
امام زين العابدين سلام اللّه عليه ، پس از شنيدن سخنان آن شخص ، فرمود: تو حقّ مجلس و همچنين حقّ كسانى را كه با تو هم صحبت بودند، رعايت نكردى
چون سخنانى كه در آن مجلس مطرح شده بود، امانت بود، چرا سخنان گوينده را از آن مجلس به بيرون منتقل كردى و اسرار او را فاش ‍ نمودى !؟
و تو حقّ مرا هم رعايت نكردى ، چون چيزى كه من از ديگران نسبت به خود نمى دانستم ، فاش كردى و مرا در جريان آن قرار دادى .
و سپس آن حضرت افزود: آيا نمى دانى كه چنگال مرگ همه انسان ها و نيز ما را مى ربايد؟!
و بعد از آن ، همه ما زنده خواهيم گشت و در روز قيامت محشور خواهيم شد؛ و بايد در ميعادگاه و دادگاه عدل الهى پاسخ گوى اعمال و گفتار خويش ‍ باشيم ، دادگاهى كه خداوند متعال قاضى و حاكم آن خواهد بود.
و آن گاه امام عليه السّلام در ادامه فرمايشات و نصيحت هاى خود اظهارنمود:
پس سعى كن هميشه از سخن چينى و غيبت پشت سر ديگران اجتناب و دورى كنى ؛ وگرنه همنشين سگان آتشين خواهى شد
طبرسی،احتجاج طبرسى : ج 2، ص 145، ح 183.