درسهاي زندگي
شنبه 97/10/01
• موفقيت، نتيجه تشخيص درست است؛ تشخيص درست، اغلب نتيجه تجربه است؛ تجربه نيز اغلب نتيجه تشخيص نادرست است
• سه جمله براي دستيابي به موفقيت:
1) بيشتر از ديگران بدان،
2) بيشتر از ديگران کار کن،
3) کمتر از ديگران توقع داشته باش.
• گذشت زمان بر آنها که منتظر مي مانند بسيار کند، بر آنها که ميهراسند بسيار تند، بر آنها که به سر خوشي مي گذرانند بسيار کوتاه است.
• در درياي پرتلاطم زندگي هميشه موجي را مي توان يافت که اگر با آن حرکت کنيد شما را به ساحل خوشبختي مي رساند …
• قَالَ الرِّضَا عَلَيهِ السَّلَامُ: … صَدِيقُ الجَاهِلِ فِي تَعَبٍ؛ کسي که رفيق جاهل (احمق) دارد، همواره در رنج و عذاب است.
• پيش از آنکه بالارفتن از نردبان موفقيت را آغاز کنيد، مطمئن شويد که نردبان را به ساختمان مناسب تکيه داده ايد
• موفقيت تنها نصيب معدودي مي شود و اين درحالي است که کثيري از مردم در روياي موفقيت به سر مي برند.
• زندگي ما آدم ها حکايت آن مرد يخ فروشي است که از او پرسيدند فروختي؟ گفت: نخريدند، ولي تمام شد
• كساني كه نمي توانند فرصت كافي براي تفريح بيابند، دير يا زود وقت خود را صرف معالجه مي كنند
• اگر خود را براي آينده آماده نسازيد، بزودي متوجه خواهيد شد كه متعلق به گذشته هستيد.
• هرجا موفقيت بزرگي ببينيد، انبوهي از ناکامي ها را در مسير آن مشاهده مي کنيد.
• اکثر مردم گوش مي دهند، نه براي فهميدن بلکه گوش مي دهند براي جواب دادن
• كسي كه دوبار از روي يك سنگ بلغزد، شايسته است كه هر دو پايش بشكند
• اگر هر روز راهت را عوض كني، هرگز به مقصد اصلي نخواهي رسيد.
• خداوند به هر پرندهاي دانهاي ميدهد، ولي آن را داخل لانهاش نمياندازد
• درباره درخت، بر اساس ميوهاش قضاوت كنيد، نه بر اساس برگهايش
• بخشودن کسي که به تو بدي کرده تغيير گذشته نيست، تغيير آينده است
• اگر جلوي اشتباهات خود را نگيريد، آنها جلوي شما را خواهند گرفت .
• آنقدرشكست خوردن را تجربه كنيد تا راه شكست دادن را بياموزيد
• كسي كه در آفتاب زحمت كشيده، حق دارد در سايه استراحت كند
• كساني كه در انتظار زمان نشسته اند، آنرا از دست خواهند داد.
• خانه ات را براي ترساندن موش، آتش مزن.
سايت گفتگوي ديني، انجمن مشاوره
جوان و اعتماد به نفس
شنبه 97/10/01
نويسنده: محمد سبحاني نيا
انتشارات: بوستان کتاب
تهيه کننده ها: موسسه بوستان کتاب
يکي از اهداف تربيتي که همواره مورد توجه مربيان بوده، توجه دادن نوجوانان و جوانان به «اعتماد به نفس» و پرورش روحيه «خودباوري» است.
از اين مهم، در دانشِ روانشناسي و نيز تعليم و تربيت جديد فراوان، ياد شده است.
در منابع ديني از مقوله هايي چون: عزت نفس، علوّ همت، پايداري، اميدواري، مناعت طبع، بينيازي از مردم، درخواست نکردن از ديگران، به وفور ياد شده که همگي صفت برترِ «اعتماد به نفس» را در وجود آدمي، پرورش ميدهند
. اثر حاضر، در دو بخش به «خودباوري» و نقطة مقابل آن، «خودکمبيني» پرداخته و به تفصيل درباره آنها بحث کرده است.
تقسيم ناعادلانه
شنبه 97/10/01
مرحوم دولابي ميفرمود: مشهد مشرف شدم، يکي از دوستان ما يک مشکل و ناراحتي داشت. آمد با من دعوا ميکرد، من سه روز است حرم آمدم، گريه ميکنم و ناله ميزنم. امام رضا به من نظر نکرده و حاجت مرا نداده است. ميگفت: من خيلي از دست اين ناراحت شدم. گفتم: اگر امام رضا بفهمد شما خندهها و خوشيهايت را جاي ديگر ميبري، گريهها و آه و نالهات را يا پاي سجاده و يا به امامها ميگويي، اين درست نيست. بعضيها خوشيهايشان را بين رفقا ميکنند، اخم و بداخلاقي را براي زن و بچه ميآورند. اين بسيار تقسيم ناعادلانهاي است. گفت: من با چند کلمه تند صحبت کردم. ديد خيلي اشتباه کرده است. منقلب شد و گفت: من نميدانستم چه کار بدي کردم! خندان و متبسم به حرم امام رضا رفت و الحمدلله مشکلش هم حل شد. واقعاً تمرين کنيم.
يکي از دوستان فيلمي را در تلگرام گذاشتند که در دانمارک يک فروشگاهي بود که معمولاً در شيشهاي دارد و اتومات خودش باز ميشود. هر مشتري ميخواست وارد اين فروشگاه شود، در باز نميشد. بالايش دوربين داشت، هشدار ميداد که اين در با لبخند باز ميشود. همه مشتريها با لبخند وارد اين فروشگاه ميشوند. ببينيد چه انرژي به اهل اين فروشگاه و کارکنانش ميرسد. مسجد ميرويم، نماز ميخوانيم، حرم ميرويم.
در خارج براي هر کاري، يک کسي ميخواهد فروشنده شود، يک دوره شش ماهه ميرود که چطور با مشتري برخورد کند؟ نحوه تعامل را ياد ميدهند. هرچيزي با تمرين درست ميشود. مهماندارهاي بعضي از شرکتهاي هواپيمايي مداد دهانش ميگذارند که دهانشان حالت تبسم پيدا کند، غنچه شود و عادت کنند. اين خيلي مهم است.
پيامبر عظيم الشأن(ص) فرمود: « يَا عَلِيُّ مَنِ اسْتَوْلَى عَلَيْهِ الضَّجَرُ رَحَلَتْ عَنْهُ الرَّاحَةُ»[1] علي جان مواظب باش تنگ خُلقى، بيقراري و ناآرامي و حزن و اندوه در تو راه پيدا نکند. اگر راه پيدا کند خوشي و راحتي را از شما ميگيرد. انسان بتواند چيزهايي که باعث رنج و ناراحتي ميشود از خودش دور بکند، خوب است.
1.من لا يحضره الفقيه، ج 4، ص: 355.
برنامه سمت خدا، حجت الاسلام فرحزاد در رابطه عوامل ايجاد غم و رفع آن، تاريخ پخش: 29-09-95
پیمان عقبه ثانی
شنبه 97/10/01
سال ۱۳ بعثت، در موسم حج، ۷۳ مرد و زن از قبیله خزرج، پس از فراغت از مراسم حج در عقبه گرد آمدند. پیامبر با عموی خود عباس بن عبدالمطلب نزد آنان رفت. نوشتهاند نخستین سخنگو عباس بود، بعد از پایان سخنان وی؛ آنان در پاسخ عباس گفتند: سخن تو را شنیدیم، اکنون ای رسول خدا! آن چه نزد تو و خدای تو پسندیده است بگو! پیغمبر آیاتی از قرآن خواند و سپس گفت: با شما بیعت میکنم که از من همچون کسان خود حمایت کنید. نمایندگان مردم مدینه با او بیعت کردند که با دشمن او دشمن، و با دوست او دوست باشند و با هر که با وی به جنگ برخاست جنگ کنند. بدینسان این بیعت را بَیعَة الحرب نامیدند. پس از این بیعت، پیامبر به مسلمانان اجازه داد به یثرب بروند. در تاریخ اسلام آنان که از مکه به مدینه رفتند، مهاجران و کسانی که در مدینه مهاجران را پذیرفتند انصار نامیده شدند.
شهیدی، تاریخ تحلیلی اسلام، صص ۵۶-۵۹.
پیمان عقبه اولی
شنبه 97/10/01
شش تن از قبیله خزرج در سال یازدهم بعثت، در مراسم حج با پیامبر دیدار کردند و پیامبر دین خود را بر آنها عرضه کرد. آنها با پیامبر عهد بستند که پیام دین محمد (ص) را به مردم خود ابلاغ کنند. سال بعد، در وقت حج، دوازده تن از مردم مدینه در عقبه با محمد (ص) بیعت کردند. بیعت آنان این بود که به خدا شرک نورزند، دزدی نکنند، زنا نکنند، فرزندان خود را نکشند، تهمت نزنند، و در کارهای خیر که محمد (ص) دستور میدهد از او اطاعت کنند. پیغمبر(ص) بعد از این مُبلّغی را به نام مصعب بن عمیر همراه آنان به یثرب فرستاد تا قرآن را به مردم تعلیم دهد و آنان را به اسلام دعوت کند. ضمناً میخواست از وضع شهر و مقدار استقبال مردم از اسلام مطلع شود.
1. شهیدی، تاریخ تحلیلی اسلام، ص ۵۶.