فاطمه المعصومه(سلام الله علیها)-دلیجان

5رجب شهادت ابن سکیت

یعقوب بن اسحاق معروف به ابن سکیت - از بزرگان امامیه- در شب دوشنبه5 رجب سال224ه به دستور متوکل عباسی به خاطر تشیع به شهادت رسید و در سامرا دفن شد در حالی که از سن او58 سال می گذشت.

ابن سکیت خوزستانی از آبادی های دورق از اطراف اهواز بود. گفته شده چون زیاد ساکت بوده به او ابن سکیت می گفتند. نجاشی می گوید: یعقوب بن اسحاق السکیت، ابو یوسف، از نزدیکان حضرت امام جواد(ع) و امام هادی(ع) بود و از امام جواد(ع) روایات و مسائل را نقل کرده است. او از بزرگان علم عربیت و لغت و ثقه ای راستگو بود و دارای کتاب هایی است.

علت شهادت

متوکل عباسی ابن سکیت را ملزم نمود تا تربیت دو فرزندش را به عهده گیرد؛ یک روز به او گفت: آیا دو فرزند من نزد تو محبوبترند یا امام حسن و امام حسین(ع)؟

ابن سکیت گفت: به خدا قسم قنبر خادم امام علی(ع) بهتر از تو و دو فرزندت است.

متوکل دستور داد زبان او را از پشت سر خارج نمایند و با این جنایت او به شهادت رسید.

 12جمادی الثانی

در این روز در سال هفتم هجری پیامبر(ص) با 400به سوی خیبر حرکت فرمودند و دو روز بعد به آنجا رسیدند.

مردی خدمت پیامبر اکرم(ص) رسید و عرض کرد:«همسری بسیار مهربان دارم، هرگاه به منزل می روم از من استقبال می کند و هر وقت از منزل خارج می شوم مرا بدرقه می کند.

هر زمان که غمگین می شوم،می گوید: از دو حال خارج نیست، یا برای دنیا غمگین هستی یا برای آخرت! اگر برای مال دنیا اندوهناکی، خداوند ضامن روزی بندگان است و اگر غمت برای امر آخرت است، خداوند ناراحتیت را زیاد کندتا از آتش جهنم نجات یابی!»

پیامبر(ص) فرمودند: خداوند کارگرانی دارد و این زن از کارگران و فرمانبران خداوند است و نیمی از اجر شهید را دارد.

وسایل الشیعه،ج14،ص17

آقا يک متلک گفت، بروم و حالش را بگيرم. چرا؟ ولش کن! نه متلک گفت… کلوخ انداز را پاداش سنگ است. حال من را گرفت، مي روم و حالش را مي گيرم. به قرآن مي گوييم اين آقا حال من را گرفت، چه کار با او کنم؟ مي گويد قرآن را باز کن… خودي است يا بيگانه؟ اگر خودي است، «وَالْكَاظِمِينَ الْغَيْظَ» (آل عمران/134) اگر خودي است، او را ببخش و کظم غيظ کن. اگر خودي است، «وَإِذَا مَرُّ وا بِاللَّغْوِ مَرُّ وا كِرَ امًا» (فرقان/72) خودي است، يک لغوي گفت و يک چرت و پرتي گفت، با کرامت رد شو، شتر ديدي نديدي. بابا حالا يک آدم ناداني… «وَإِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلَامًا» (فرقان/63) اگر جاهل بود، سلامٌ عليکم. با مسالمت رد شو. جاهل است، او را ببخش. «وَلْيَعْفُوا وَلْيَصْفَحُوا» (نور/22) او را ببخش. اگر خودي است، پسر عمو است، خواهر است، برادر است، پسر عمه است، همسايه و همشاگردي، بابا در خوابگاه در سربازخانه يک چيزي گفت، اصلاً به روي خودت نياور. اما اگر رند است، خودي نيست، اگر خودي نيست به او بگو خودت هستي. خودِ خودِ خودِ خودِ خودت هستي. «إِنَّ شَانِئَكَ هُوَ الْأَبْتَرُ » (کوثر/3) نمي گويد: «إِنَّ شَانِئَكَ الْأَبْتَرُ » مي گويد: «إِنَّ شَانِئَكَ هُوَ الْأَبْتَرُ » «هُوَ» يعني خودِ خودِ خودِ خودش است. چون پدر عمروعاص خودي نبود. رند بود. اگر رند متلک گفت، بگو خودت هستي. به مؤمنين مي گفتند اين ها خُل هستند. قرآن مي گويد: «أَلَا إِنَّهُمْ هُمُ السُّفَهَاءُ» (بقره/13) نمي گويد: «أَلَا إِنَّهُمْ السُّفَهَاءُ» مي گويد: «هُمُ السُّفَهَاءُ» يعني خودِ خودِ خودِ خودش است. پس ببينيد، متلک شنيديد، جواب بدهيم يا ندهيم؟ مي گويد خودي است، او را ببخش، بيگانه را بگو خودت هستي. [1] البته نبايد فحش بدهي و به مقدساتشان نبايد فحش بدهيد كه او به مقدساتت توهين نكند.

پی نوشت :
1-درس هاى از قرآن، قرآن، در متن زندگي، تاريخ پخش: 10/04/93