مهدی باوری

آیا اعتقاد به ظهور امام مهدی (عج) باوری شیعی است ؟
عقيده به مهدويت و باور به ظهور و قيام مهدى موعود، به عنوان نجات دهنده عالم بشريت و اصلاح‏گر موعود، باور و اعتقادى است كه براساس كتاب و سنت پديد آمده و همه مسلمانان پيشين و پسين، بر آن اتفاق نظر دارند. اين باور داشت، به عنوان انديشه اصيل اسلامى، بر پايه استوارترين دلايل عقلى و نقلى بنا نهاده شده و هيچ يك از مسلمانان - به جز عده‏اى اندك - به انكار و يا ترديد آن نپرداخته است. در اين رابطه ديدگاه اهل سنت نقل مى‏شود: سويدى مى‏گويد: «آنچه علما بر آن اتفاق نظر دارند، اين است كه مهدى آن كسى است كه در آخر الزمان قيام مى‏فرمايد و زمين را از عدل و داد پر مى‏كند و احاديث راجع به مهدى(عج) و ظهور او بسيار است». (لطف اللَّه صافى گلپايگانى، امامت و مهدويت؛ ج 2، ص 312؛ به نقل از: سوائك الذهب، ص 78.)
ابن هجر هيثمى گفته است: «اعتقاد به‏وجود مهدى منتظر، بنابراين‏احاديث صحيح‏امرى لازم‏است. عيسى و دجّال در زمان او ظاهر مى‏شوند و هر جا «المهدى» به طور مطلق آورده شود، مراد او است».( متقى هندى، البرهان فى علامات مهدى آخر الزمان، ص 169)
ابن ابى الحديد مى‏نويسد: «ميان همه فرقه‏هاى مسلمين اتفاق قطعى است كه عمر دنيا و احكام و تكاليف پايان نمى‏پذيرد، مگر پس از ظهور مهدى».(ابن ابى الحديد معتزلى، شرح نهج البلاغه، ج 2، ص 535)
بر اين اساس باور داشت مهدويت، امرى ضرورى و بايسته است و انكار آن به معناى نپذيرفتن روايات منقول از پيامبر اسلام است.

شیعیان در آن شهر چگونه اند!

محمّد بن عجلان نقل می کند: من نزد امام صادق عليه السّلام بودم كه مسافری از شهری دیگر وارد شد.
امام صادق عليه السّلام از او پرسيد: شیعیان در آن شهر چگونه اند؟ او در پاسخ ، از شیعیان شهر خود به خوبى ياد كرد و در ستايش آنها مبالغه نمود. امام عليه السّلام پرسید: ثروتمندان آنها تا چه اندازه به عيادت تهيدستانشان مى‏روند و جوياى احوال آنها مى‏شوند؟ مرد مسافر پاسخ داد: به ندرت!
امام صادق پرسید:ارتباط مالى ثروتمندان آنها با فقرا چگونه است؟آيا توانگران به تهيدستان كمك مى‏كنند؟
پاسخ داد: شما از اخلاق و صفاتى ياد مى‏كنيد كه در بين ما نيست!
امام صادق عليه السّلام فرمود: پس آنها چگونه مى‏پندارند كه از شيعيان ما هستند؟!
مرحوم کلینی، کافی، جلد 2، صفحه 173

اختلاس، بدتر از دزدی است !

عقیل بن ابیطالب، در دوران خلافت امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام به ایشان گفت : من مقروضم ! دستور فرما قرض مرا ادا کنند.
علی علیه السلام فرمود : صبر کن موقع پرداخت حقوق برسد تا از سهم خودم به تو بدهم
عقیل گفت : خزانه کشور در دست توست و به من می گویی صبر کن ؟ تو هر اندازه بخواهی می توانی از خزانه بیت المال برداری. حتی تمام حقوق شما هم قرض من را ادا نمی کند .
علی علیه السلام فرمود : تو برادر منی و باید تا حد امکان از مال خودم به تو کمک کنم؛ امّا از مال خودم، نه از مال مسلمین.
عقیل ، دست بردار نبود و سماجت می کرد. امام علی علیه السلام به عقیل فرمود: پس پیشنهادی به تو می کنم، اگر عمل کنی می توانی تمام قرض خویش را بپردازی .
عقیل گفت : چه کار کنم ؟ علی علیه السلام فرمود : در بازار، صندوق هائی است که اموال مردم شهر در آن است، وقتی بازار خلوت شد ، قفل صندوق ها را بشکن و هرچه می خواهی از آن بردار.
عقیل گفت : به من پیشنهاد می کنی مال مردم بیچاره را بردارم؟
علی علیه السلام فرمود : پس چطور به من پیشنهاد می کنی که صندوق بیت المال را برای تو باز کنم؟ بیت المال ، برای همه مؤمنین است که راحت و بی خیال در خانه های خویش خفته اند. پیشنهاد دیگری هم دارم.
بیا شمشیر بر داریم، و به انبار قدیمی «حیره» شبیخون بزنیم و ثروت کلانی به دست آوریم.
عقیل گفت : برادر جان ! من برای دزدی نیامده ام، فقط می گویم از خزانه کشور که در اختیار توست مالی به من بده تا قرض خود را بپردازم.
علی علیه السلام فرمود : اتّفاقاً اگر مال یک نفر را بدزدی بهتر است از اینکه مال صدها هزار نفر را بدزدی. چطور ربودن مال چند نفر با شمشیر؛ دزدی است ولی ربودن مال عموم مردم دزدی نیست؟ خیال کرده ای که دزدی فقط منحصر به این است که کسی حمله کند و با زور مال او را از چنگالش بیرون بیاورد.
بدترین اقسام دزدی همین است که الان به من پیشنهاد می کنی !
علامه مجلسی، بحارالانوار جلد 41 صفحه 113
ابن اثیر، اسدُالغابة جلد 3 صفحه 433
شوشتری، احقاق الحقّ جلد 8 صفحه 542

گول افراد ظاهر الصلاح را نخورید

امام سجّاد علیه السّلام فرمودند: اگر شما فرد ظاهر الصّلاحی را دیدید که متواضع بود، صبر کنید؛ آهسته!
مبادا ظاهر او شما را گول بزند، زیرا بیشتر افرادی که در به دست آوردن دنیا و ارتکاب گناهان ناتوانند ؛ دین را تله ای برای دنیای خود ساخته اند، و مردم ، فریب ظاهر اینان را می خورند. اگر این افراد امکان عمل حرامی را پیدا کنند ، حتماً مرتکب آن می شوند و اگر دیدید او از مال حرام ، خودداری می کند ، صبر کنید؛ آهسته! گول نخورید که شهوت های آدم، گوناگون است و در عوض خود را مجبور به ارتکاب اعمال زشت می کنند و اگر دیدید از این کارهای زشت نیز خودداری می کنند، باز هم صبر کنید! مبادا گولشان را بخورید، تا اینکه کاملًا به عقیده دلشان بنگرید، زیرا همه افرادی که این گونه اند در آخر ، اندیشه ای استوار ندارند.
و اگر عقل او را نیز استوار یافتید، باز هم صبر کنید و گول نخورید! ببینید هوای نفس او تابع عقل است، یا عقل او تابع هوای نفس؟
و ببینید عکس العمل او در برابر به دست آوردن ریاست باطل چگونه است؛ مثبت یا منفی؟
زیرا گروهی از مردم، دنیا را برای دنیا ترک نمودند، و لذّت ریاست باطل را بر خوشی اموال ترجیح دادند.
پس او حرام خدا را حلال ؛ و حلال خداوند را حرام می کند، و اگر ریاستش سالم بماند ، دیگر برایش مهمّ نیست که دینش از بین برود. این افراد ، همان هایی هستند که خدا بر آنها غضب نموده و عذابی خوارکننده برایشان مهیّا فرموده است.
الاحتجاج طبرسی ، ترجمه جعفری، جلد2 ، صفحه 154 – 155

راز غضب خدا

چون خدا بر قومی غضب کند و به آنها عذاب نازل نکند، آنها را گرفتار هفت چیز می کند.

«از امام علی(ع) نقل شده که پیامبر خدا(ص) فرمود:

 هرگاه خدا بر امتی غضب کند و عذابی بر آنان نازل نکند: نرخ هایشان را بالا می برد، عمرهایشان را کوتاه می سازد، بازرگانانشان سود نمی برند ، میوه هایشان پاکیزه نمی شود، جوی هایشان پر از آب نمی شود، باران ازآنان حبس می گردد و اشرارشان بر آنان مسلط می شود».

خصال،ج2،ص34

 
مداحی های محرم