زن شر و شوهرشير سوار
مىگويند در منطقه خرقان، عارف زنده دلى به نام شيخ ابوالحسن خرقانى مىزيسته كه آوازه شهرتش تا دوردستها پيچيده بود. يك روز، شخصى طالب حقيقت، از شهرى دور به قصد ملاقات شيخ عازم خرقان مىشود تا پندى بگيرد و از كرامات او بهرهاى ببرد. وى با زحمت فراوان خود را به محل سكونت شيخ مىرساند و منزل او را پيدا مىكند. هنگامى كه در خانه را مىزند، همسر شيخ ابوالحسن بيرون مىآيد و خواسته مرد ناشناس را مىپرسد.
مرد با احترام پاسخ مىدهد: مىخواهم شيخ را زيارت كنم.
زن با شنيدن اين سخن شروع مىكند به فحاشى، و نسبت به آن شخص و شوهر خود كلمات زشتى را بر زبان جارى مىسازد. پس از پافشارى فراوان مرد مبنى بر لزوم ملاقات با شيخ، زن مىگويد كه همسرش براى جمعآورى هيزم به بيابان رفته است. مرد از همان مسيرى كه همسر شيخ گفته بود راهى بيابان مىشود. از دور فردى را مىبيند كه سوار بر حيوانى است و بار هيزمى را نيز با خود دارد. مطمئن مىشود كه آن شخص شيخ ابوالحسن خرقانى است. از اينكه مطلوبش را يافته بود، شادمان مىگردد. كمى كه جلوتر مىرود متوجه مىشود شيخ سوار بر شير درندهاى است. وحشت زده خود را به شيخ مىرساند و از او مىپرسد: آيا تو شيخ ابوالحسن خرقانى هستى؟!
او در پاسخ مىگويد: آرى.
آن شخص پيش از مطرح كردن خواسته خود، از رفتار ناشايستى كه همسر شيخ با وى داشته است سخن به ميان مىآورد و خطاب به شيخ مىگويد: تو چگونه با اين زن زندگى مىكنى و چرا تاكنون او را طلاق ندادهاى؟
شيخ در پاسخ مىگويد: اين مقام و كراماتى كه خداوند به من عطا فرموده به دليل صبرى است كه نسبت به اخلاق بد همسر خود داشتهام.
نكته آموزندهاى كه در اين داستان وجود دارد اين است كه اگر انسان براى رضاى خداوند بر امور ناخوشايند زندگى صبر كند، به مقامات عالى معنوى نايل خواهد گرديد: حضرت عيسى(عليه السلام): بِحَقٍّ اَقولُ لَكُمْ اِنَّكُمْ لاتُصيبُونَ ما تُريدُونَ الاّ بتَرْكِ ما تَشْتَهُونَ و لاتَنالونَ ما تَأْمُلون الاّ بالصَّبْرِ على ما تَكْرَهونَ. بسيار جدى به شما مىگويم! به خواسته خود نمىرسيد مگر با رها كردن چيزهايى كه ميل و شهوتتان به دنبال آنها است. به مقامات عالى نمي رسيد مگر با صبر و شكيبايي بر امور مكروه و ناخوشايند.
ر.ك: محمدتقى مصباح يزدى، پندهاى امام صادق(عليه السلام) براى رهجويان صادق، ص248
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط جمالی در 1397/09/03 ساعت 10:31:00 ق.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |