آرشیو برای: "آذر 1397, 05"

یک مشت خرما!

  در جنگ خندق، مشركين، مدينه را محاصره كردند. در مدينه، آذوقه كمياب شد. و مردم دچار گرسنگى شدند. حضرت پارچه‏اى را گسترد و يك مشت خرما در آن ريخت و دعا كرد. بعد به يك نفر دستور داد كه مردم را براى غذا فراخواند. اهل مدينه جمع شدند و از آن خرما خوردند و… بیشتر »

مديريت و مداخله در بحران

  روزي مردي داخل چاهي افتاد و بسيار دردش آمد. يک روحاني او را ديد و گفت : حتما گناهي انجام داده‌اي. يک دانشمند با پرسش‌هايي عمق چاه و رطوبت خاک آن را برآورد كرد. يک روزنامه نگار در مورد دردهايش با او مصاحبه کرد. يک يوگيست به او گفت: اين چاله و همچنين… بیشتر »

زن شر و شوهرشير سوار

  مى‌گويند در منطقه خرقان، عارف زنده دلى به نام شيخ ابوالحسن خرقانى مى‌زيسته كه آوازه شهرتش تا دوردست‌ها پيچيده بود. يك روز، شخصى طالب حقيقت، از شهرى دور به قصد ملاقات شيخ عازم خرقان مى‌شود تا پندى بگيرد و از كرامات او بهره‌اى ببرد. وى با زحمت فراوان… بیشتر »

هووسازى‏

  يكـى از آفـت‏هاى دانه درشـت در روابط همسـران، «هوو سازي» است. برخـى از همسـران، در روند زندگـى زن و شـوهرى‏شـان، براى‏ همديگر هووهايى مى‏سـازند و با اين كار به زندگى‏شان صدمه مى‏زنند. مثلاً خانم‏ها از فرزندانشان براى شوهرانشان هوو مى‏سـازند؛ به… بیشتر »

فسق یزید!

  در زمانی که معاویه، یزید را با سپاه اسلام به سوی رم فرستاد، لشکریان جلو رفته و دچار آبله و تب شدند؛ ولی یزید با همسرش میان راه ماند، سرگرم می‌گساری شد و اشعاری چنین سرود: از تب و آبله‌ای که به لشکر رسید باکی ندارم، هر گاه در دیر مران در غرفه‌ها بر تخت… بیشتر »