با احمق بحث نکنیم!!!

 

 

 

بگذاریم در دنیای احمقانه خویش خوشبخت زندگی کند.

با وقیح جدل نکنیم!!!
چون چیزی برای از دست دادن ندارد و روح ما را تباه می‌کند.
از حسود دوری کنیم!!!
چون اگر دنیا را هم به او تقدیم کنیم باز از زندان تنگ حسادت بیرون نمی آید.
از «از دست دادن» نهراسیم!!!
که ثروت ما به اندازه شهامت ما در نداشتن است.
بیشتر را بر کمتر ترجیح ندهیم!!!
که قدرت ما در نخواستن و منفعت ما در سبکباری است.
کمتر سخن بگوییم!!!
که بزرگی ما در حرفهایی است که برای نهفتن داریم، نه برای گفتن.
از کودکان بیاموزیم!!!
پیش از آن که بزرگ شوند و دیگر نتوان از آنان آموخت.

ایـنـگـونـه زنـدگـی کـنـیـم



1- زندگی خود را با هیچ کسی مقایسه نکنیم: ما نمی‌دانیم که بین آنها چه می‌گذرد.
2- افکار منفی نداشته باشیم، در عوض انرژی خود را صرف امور مثبت کنیم.
3- بیش ازحد توان خود کاری انجام ندهیم.
4- خیلی خود را جدی نگیریم.
5- انرژی خود را صرف فضولی در امور دیگران نکنیم.
6- حسادت یعنی اتلاف وقت، ما هر چه را که باید داشته باشیم، داریم.
7- زندگی کوتاه‌تر از این است که از دیگران متنفر باشیم. نسبت به دیگران تنفر نداشته باشیم.
8- با گذشته خود رفیق باشیم تا زمان حال خود را خراب نکنیم…
9- هیچ کس مسئول خوشحال کردن ما نیست، مگر خود ما.
10- بدانیم که زندگی مثل مدرسه‌ای می‌ماند که باید در آن چیزهایی بیاموزیم مشکلات قسمتی از برنامه درسی هستند که مانند کلاس جبر می‌باشند.
11- مجبور نیستیم که در هر بحثی برنده شویم. زمانی هم مخالفت وجود دارد.

در برابر انتقادات :

 


اگر نادرست بود، بی اعتنا باشیم.

اگر غیر منصفانه بود، عصبانی نشویم.

اگر از روی نادانی بود، لبخند بزنیم.

اگر عادلانه بود،از آن درس بگیریم.

توجه به چگونگی و اندازه تنبیه


تنبیه [بدنی]، گران ترین و در عین حال، کم اثرترین ابزار یادگیری و اصلاح رفتار است. تکالیف زیاد، به ویژه جریمه کردن، از ارزش یادگیری تهی است و سبب بی میلی تحصیلی می شود. در تنبیه، باید عمل کودک نکوهش شود، نه شخصیت او.

در تنبیه، نباید زیاده روی کرد، چون اثر خود را از دست می دهد.

تنبیه در جمع، اثر مخرب، ولی تشویق در جمع، اثر مثبت دارد.

سرزنش و تحقیر، امنیت خاطر را از کودک می گیرد.

تنبیه، شخصیت کودک را در هم می کوبد.

زیاده روی در تنبیه، سبب برانگیخته شدن حس سرکشی در کودک خواهد شد.

وقتی لازم است کودک تنبیه شود، بهتر است تا حد امکان تنبیه هایی غیر از تنبیه بدنی به کار بگیریم، مانند قهر کردن (بی توجه بودن). البته طول مدت قهر نباید طولانی باشد. در تنبیه و سرزنش و حتی نصیحت کردن، نباید زیاده روی کرد که در این صورت، بر لجاجت طفل افزوده می شود و اثر سرزنش و نصیحت و تنبیه نیز از میان می رود. تنبیه بدنی و زیاده روی در آن، کودک را ترسو و تسلیم طلب بار می آورد.

سفارش می شود از تنبیه بدنی تا آن جا که ممکن است، استفاده نشود و تنها در موارد بسیار نادر و ویژه به کار گرفته شود. ضمن آنکه، در آن زیاده روی نشود.

در نخستین سال ها، تا حد امکان نباید به تنبیه رو آورد یا در آن زیاده روی کرد، به ویژه نباید از تنبیه بدنی استفاده کرد در این سنین، تشویق مؤثرتر است و کارایی بیشتری دارد. در این سنین، تنبیه زیاد، کودک را غیرفعال و غیرکنجکاو می سازد و زمینه را برای بسیاری از مشکلات رفتاری او در آینده فراهم می آورد.

برخی از انواع تنبیه وجود دارد که هرگز نباید از آنها استفاده شود مانند، تحقیر، اهانت، به کار بردن واژه های نیش دار و گاه رکیک و طعنه زدن که آثار بسیار زیان بار بر شخصیت روحی کودک دارد و چه بسا تربیت او را به کلی مختل می سازد؛ یعنی با ایجاد لجاجت، گستاخی یا خرد شدن شخصیت، او را به سوی بی قیدی و لا ابالی گری و تربیت ناپذیری می کشاند.

يك لبخند


یك ستاره میتواند كشتی را در دریا راهنمایی كند.

یك رای میتواند سرنوشت یك ملت را عوض كنند.

یك پرتو كوچك آفتاب میتواند اتاقی را روشن كند.

یك شمع میتواند تاریكی را از میان ببرد.

یك خنده میتواند افسردگی را محو كند.

یك امید روحیه را بالا می برد.

یك سخن میتواند دانش شما را افزایش دهد.

یك قلب میتواند حقیقت را تشخیص دهد.

یك زندگی میتواند متفاوت باشد.